اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 82
مىشود و از
آن مقام نامحدودى به محدودى خواهد گرائيد، آيا او در آن روز تبديل به جسم و يا
عوارض جسم مىشود؟ و آيا دلائل عقلى بر عدم امكان رؤيت خدا هيچگونه تفاوتى ميان
دنيا و آخرت مىگذارد؟ با اينكه داورى عقل در اين زمينه تغييرناپذير است.
و اين عذر كه
بعضى از آنها براى خود آوردهاند كه ممكن است در جهان ديگر انسان درك و ديد ديگرى
پيدا كند، عذرى است كاملًا غير موجه، زيرا اگر منظور از اين درك و ديد، درك و ديد
فكرى و عقلانى است كه در اين جهان نيز وجود دارد، و ما با چشم دل و نيروى عقل جمال
خدا را مشاهده مىكنيم و اگر منظور، چيزى است كه با آن جسم را مىتوان ديد، چنين
چيزى در مورد خداوند محال است خواه در اين دنيا باشد، خواه در جهانى ديگر،
بنابراين گفتار مزبور كه انسان در اين جهان خدا را نمىبيند ولى مؤمنان در قيامت
خدا را مىبينند، يك سخن غير منطقى و غير قابل قبول است.
تنها چيزى كه
سبب شده آنها غالباً از اين عقيده، دفاع كنند اين است كه در پارهاى از احاديث كه
در كتب معروف آنها نقل شده امكان رؤيت خداوند در قيامت آمده است، ولى آيا بهتر اين
نيست كه باطل بودن اين موضوع را به حكم عقل، دليل بر مجعول بودن آن روايات و
بىاعتبار بودن كتابهائى كه اين گونه روايات در آنها آمده است بدانيم، مگر اينكه
اين روايات را به معنى مشاهده با چشم دل تفسير كنيم يا صحيح است با حكم خرد و عقل
به خاطر چنين احاديثى وداع كنيم و اگر در بعضى از آيات قرآن تعبيراتى وجود دارد كه
در ابتداى نظر مسأله رؤيت خداوند را مىرساند مانند
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ)[1]:
«صورتهائى در آن روز پرطراوت است و به سوى پروردگارش مىنگرد» اين تعبيرات مانند
يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ: «دست خدا بالاى دست آنها است»
[2] مىباشد كه جنبه كنايه دارد زيرا مىدانيم هيچگاه آيهاى از قرآن
بر خلاف حكم و فرمان خرد نخواهد بود.