اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 302
مرحوم علامه امينى «ره» بعد از نقل اين داستان از «العقد الفريد» مىافزايد:
ابو جعفر اسكافى معتزلى متوفاى سال 240 در رساله خود مىنويسد كه همه مردم
مىدانند كه على عليه السلام افتخار پيشگامى به اسلام را داشت پيامبر صلى الله
عليه و آله روز دوشنبه مبعوث شد و على عليه السلام روز سه شنبه ايمان آورد، و مىفرمود من هفت سال قبل از ديگران
نماز خواندم! و پيوسته مىفرمود: «من نخستين كسى هستم كه اسلام آوردم، و اين مسأله
از هر مشهورى مشهورتر است، و ما كسى را درگذشته نيافتهايم كه اسلام على عليه
السلام را سبك بشمرد، يا بگويد او اسلام آورد در حالى كه كودك خردسال بود، عجب اين
كه افرادى مثل «عباس» و «حمزه» براى پذيرش اسلام منتظر عكس العمل «ابو طالب»
بودند، ولى فرزند ابو طالب هرگز منتظر پدر ننشست و ايمان آورد». [1]
كوتاه سخن اين كه:
اولًا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، اسلام على
عليه السلام را پذيرفت و كسى كه اسلام او را در آن سن و سال معتبر نداند در واقع
ايراد بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىگيرد.
ثانياً در روايات معروفى در داستان يوم الدار آمده
است كه پيامبر صلى الله عليه و آله غذائى آماده كرد و بستگان نزديكش را از قريش
دعوت نمود و آنها را به اسلام فرا خواند و فرمود: نخستين كسى كه دعوت او را براى
دفاع از اسلام بپذيرد برادر و وصى او و جانشين او خواهد بود، هيچ كس دعوت آن حضرت
را نپذيرفت جز على بن أبي طالب عليه السلام كه گفت من تو را يارى مىكنم و با تو
بيعت مىنمايم، و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود تو برادر و وصى من و جانشين
منى.
آيا كسى باور مىكند پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كسى را كه در آن روز نيز
به حد بلوغ نرسيده بود و به گفته بهانهجويان اسلامش پذيرفته نبود به عنوان برادر
و وصى و جانشين خود معرفى كند و ديگران را به پيروى از او دعوت نمايد، تا آنجا كه
سران شرك از روى تمسخر به ابو طالب بگويند تو بايد پيرو فرزندت باشى.
بدون شك سن بلوغ شرط پذيرش اسلام نيست، هر نوجوانى كه عقل و تميز