اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 22
بنابراين
بهتر است كه از عنوان «تمايلات عالى» كه بعضى ديگر در اينگونه موارد به كار
مىبرند استفاده كنيم.
به هر حال
اين عشق به كمال و تمايل به منافع معنوى و مادى و دفع هرگونه ضرر و زيان انسان را
وادار مىكند كه در موارد احتمال نيز به تحقيق پردازد، هر قدر اين احتمال قوىتر،
و آن سود و زيان عظيمتر باشد اين تحقيق و جستجو را لازمتر مىشمرد.
محال است كسى
احتمال دهد مطلبى در سرنوشت او تأثير مهمى دارد و خود را موظف به تحقيق پيرامون آن
نداند.
مسأله ايمان
به خدا و جستجوى از مذهب مسلماً در زمره اين مسائل است، چرا كه در محتواى مذهب سخن
از مسائل سرنوشت به ميان مىآيد، سخن از مسائلى كه خير و شر انسان با آن رابطه
تنگاتنگ دارد.
بعضى براى
روشن ساختن اين مطلب مثالى ذكر مىكنند، مىگويند فرض كنيد كسى را بر سر يك دوراهى
ببينيم كه مىگويد ماندن در اينجا قطعاً خطرناك است و انتخاب اين راه (اشاره به
يكى از آن دو) نيز مسلماً خطرناك و راه ديگر راه نجات است، و سپس قرائن و شواهدى
براى هر يك مطرح مىكند. بدون شك هر راهگذرى خود را موظف به تحقيق مىبيند و
بىاعتناى به آن را مخالف حكم عقل. [1]
اصل عقلى
معروف دفع ضرر محتمل شاخهاى از انگيزه عقلى است، قرآن خطاب به پيامبر صلى الله
عليه و آله مىفرمايد: «به آنها بگو به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خداوند
يگانه يكتا باشد (و حساب و جزا و بهشت و دوزخى در كار باشد) و شما به آن كافر
شويد، چه كسى گمراهتر خواهد بود از آن كس كه در مخالفت دور و گمراهى شديد قرار
دارد»؟! (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ
كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ).[2]