اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 134
در اين زمينه
روايات زيادى در منابع اسلامى وارد شده كه به گوشه از آن براى تكميل اين بحث اشاره
مىكنيم:
1- در يكى از
خطبههاى نهج البلاغه آمده است:
ما كان قوم
قط فى غض نعمة من عيش، فزال عنهم، إلّا بذنوب اجترحوها، لان اللَّه ليس بظلام
للعبيد، و لو ان الناس حين تنزل بهم النقم، و تزول عنهم النعم، فزعوا الى ربهم
بصدق من نياتهم، و وله من قلوبهم، لرد عليهم كل شارد، و اصلح لهم كل فاسد:
«هيچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى گرفته نشد،
مگر به واسطه گناهانى كه انجام دادند، زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا
نمىدارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمتها با صدق نيت به پيشگاه خدا
تضرع كنند، و با دلهاى پراشتياق و آكنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمايند،
مسلماً آنچه از دستشان رفته به آنها بازمىگرداند و هرگونه مفسدهاى را براى آنها
اصلاح مىكند» [1].
2- در «جامع
الاخبار» حديث ديگرى از امير مؤمنان على عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
ان البلاء للظالم ادب، و للمؤمن امتحان، و للانبياء درجة و للاولياء كرامة.
«بلاها براى ظالم تأديب است، و براى مؤمنان
امتحان، و براى پيامبران درجه، و براى اولياء كرامت و مقام است»
[2].
اين حديث
شاهد گويائى است براى آنچه در مورد استثناهاى آيه بيان كرديم.
3- در حديث
ديگرى در كافى از امام صادق عليه السلام آمده است كه فرمود:
ان العبد اذا كثرت ذنوبه، و لم يكن عنده من العمل ما يكفرها، ابتلاه بالحزن
ليكفرها: «هنگامى كه انسان از گناهانش افزون شود و اعمالى كه آن را جبران كند
نداشته باشد خداوند او را گرفتار اندوه مىكند تا گناهانش را تلافى كند»
[3].
4- در كتاب
كافى بابى براى اين موضوع منعقد شده، و 12 حديث در همين زمينه در آن آمده است
[4].