[3]. برخى از مردم، با اين كه زندگى
آنها تأمين است، و بخوبى گذران زندگى مىكنند، ولى به بهانههايى چونتأمين آينده
فرزندان و مانند آن، آلوده هر كارى مىشوند. و فارغ از حلال و حرام بودن آن، به
جمعآورى ثروت و مال مىپردازند. اين افراد در حقيقت فرزندان خود را مىپرستند!
فراموش نمىكنم در سال 1342 كه به همراه جمعى از شخصيّتهاى مهمّ سياسى و مذهبى (از
جمله مرحوم آقاى فلسفى و شهيدان دكتر بهشتى و مطهّرى و هاشمى نژاد) در زندان
بوديم، روزى واعظ شهير مرحوم شيخ عباس اسلامى وصيتنامهاش را به من نشان داد، آن
را مطالعه كردم. با تعجّب متوجّه شدم اين خطيب معروف چيزى از اموال دنيا ندارد.
تعجّب مرا كه ديد گفت: «براى كه به آب و آتش بزنم، و اموال جمع كنم! اگر فرزندانم
از دوستان خدا باشند، خداوند دوستانش را تنها نمىگذارد. و اگر از دشمنان خدا
باشند، چرا براى دشمنان خدا زحمت بكشم و ثروتى در اختيار آنها بنهم!»
او در حقيت اين مطلب را از مولاى متّقيان، حضرت على عليه السلام فرا گرفته
بود. آن حضرت در نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 352 به اين مطلب اشاره فرموده
است.
اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 160