responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 147

قاشقى از آن خورد، دست از غذا كشيد و شروع به سيگار كشيدن كرد، و خاكستر سيگارش را بر روى غذاهاى درون بشقابش ريخت! من از اين صحنه متأثّر شدم، و خطاب به وى گفتم: آقاى دكتر! شما كه سرِ ما را بر اثر سخنان فراوانتان پيرامون مسائل اقتصادى به درد آورديد، چرا اينقدر غذا در بشقاب ريختيد و نخورديد! بعلاوه، چرا خاكستر سيگارتان را به روى غذاها ريختيد، و اجازه نداديد ديگران از آن استفاده كنند! شما با اين اعمال و كردار مى‌خواهيد اقتصاد كشور را سر و سامان دهيد!

متأسّفانه اسراف بلاى فراگيرى شده، و حتّى افراد تحصيل كرده آلوده آن شده‌اند.

جالب است بدانيد كه برخى از كشورهاى به اصطلاح متمدّن، اگر موادّ غذايى اضافه‌اى داشته باشند آن را به بازار نمى‌آورند، بلكه به دريا مى‌ريزند، و مرتكب اسراف و تبذير ملّى مى‌شوند، تا قيمتهاى اجناس خود را ثابت نگه دارند!

على عليه السلام و اسراف كنندگان‌

به جانشين پيامبر و زمامدار مسلمين- كه جانهاى همه عالميان به فداى او باد- اطّلاع دادند كه فرماندارت، جناب عثمان بن حنيف، به ضيافتى دعوت شده، كه سفره آن رنگين بوده است. حضرت به محض اطّلاع از اين داستان، قلم به دست گرفت، و نامه تندى براى فرماندارش نوشت، و او را به خاطر اين كار سرزنش كرد! اين نامه پرارزش پس از گذشت بيش از هزار سال هنوز رنگ و بوى كهنگى به خود نگرفته است، چرا كه نهج البلاغه «اخت القرآن» لقب گرفته، و همانند كلام وحى كهنه‌شدنى نيست.

در قسمتى از اين نامه آمده است:

«عثمان! من به بهترين لباسها و غذاها دسترسى دارم، امّا چون مى‌دانم در گوشه و كنار مملكت اسلامى فقرا و مستمندانى پيدا مى‌شوند كه به نان شب محتاجند، به نان جوين قناعت كرده‌ام.» [1]


[1]. نهج‌البلاغه، نامه چهل و پنجم.

اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 147
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست