responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 14

صفت از صفات ممتاز «عبادالرّحمن» را بيان مى‌كند. و در حقيقت فشرده‌اى است از اخلاق اسلامى، و مشعلى است فروزان فراسوى مشتاقان عبوديّت و بندگى.

عبادالرّحمن در يك نگاه‌

همانگونه كه گذشت در آيات مورد بحث، چهارده صفت براى عبادالرحمن ذكر شده است؛ هر چند بعضى از مفسّران تنها به دوازده ويژگى آن اشاره نموده و از دو مورد ديگر غفلت كرده‌اند. آن صفات و ويژگيها به شرح زير است:

1- تواضع و فروتنى. 2- مدارا كردن با جاهلان و افراد نادان. 3- عبادتهاى شبانه، مخصوصاً نماز شب. 4- ترس از خداوند و خوف از عذاب الهى. 5- ترك افراط و تفريط در مسائل مختلف زندگى. 6- دست شستن از هرگونه شرك. 7- احترام به خون افراد بى گناه. 8- ترك بى عفّتى و آلوده نشدن به زنا. 9- حاضر نشدن در مجالس آلوده و باطل. 10- پرهيز از كارهاى لغو و بيهوده. 11- تحقيق و تفكّر و انديشه در كارها.

12- توجّه به تربيت اولاد و فرزندان. 13- اسوه و الگوى ديگران بودن. 14- صبر در مقابل مشكلات ناخوشايند زندگى.

ويژگيهاى چهارده‌گانه فوق محور اصلى بحث ما در اين كتاب خواهد بود. به اميد آن كه با شناخت اين صفات و پى بردن به تفسير صحيح و درست آن، و در نهايت تخلّق به اين صفات زيبا- كه البتّه به آسانى ممكن نيست- همه ما جزء عبادالرّحمن گرديم. [1]


[1]. سؤال: انسانها چگونه مى‌توانند متخلّق به اخلاق الهى شوند، و صفاتى همچون صفات پروردگار داشته باشند، در حالى كه مى‌دانيم صفات او با صفات ما قابل مقايسه نيست؛ چرا كه او داراى صفاتى نامحدود و نامتناهى مى‌باشد و ما هر كه باشيم و در هر حدّ و اندازه‌اى قرار بگيريم همه چيزمان محدود و متناهى است، چگونه محدود مى‌تواند نامحدود را كسب كند؟ و هنگامى كه هيچ شباهتى بين ما و او وجود ندارد، چگونه مى‌توانيم متخلّق به اخلاق الهى شويم؟

پاسخ: منظور اين است كه پرتوى از آن صفات نامحدود در وجود محدود ما به وجود آيد. توضيح بيشتر اين كه، در بحث وحدت وجود، وحدت مفهومى صحيح و وحدت مصداقى باطل است؛ يعنى، خداوند هستى دارد و ما هم هستى داريم، امّا آن كجا و اين كجا! هستى خداوند مستقل با لذّات و ازلى و ابدى و نامتناهى است، امّا هستى ما وابسته به هستى خداوند و محدود و متناهى است. ما در اصلِ هستى شبيه به خداوند هستيم؛ ولى بين هستى او و هستى ما تفاوت بسيارى وجود دارد. همانگونه كه نور خورشيد و نور شمع هر دو نور هستند ولى هرگز قابل مقايسه نمى‌باشند، آب اقيانوس و آب يك قطره چكان هر دو آب هستند، امّا اين كجا و آن كجا!

نتيجه اين‌كه منظور از تخلّق به اخلاق الهى اين‌است كه پرتوى از صفات پروردگار را در وجود خود پياده كنيم؛ اگر خداوند رحمان و رحيم است ما هم سعى كنيم در حدّ توان خويش رحمت عام و خاص داشته باشيم؛ اگر خداوند عالِم است، ما هم در حدّ توان، پرتوى از علم خدا را در وجود خود به وجود آوريم. و اين، اوّلين قدم سير و سلوك الى اللّه و اوّلين ايستگاه مسير تكامل است. و هر چه بيشتر صفات الهى را در خود پياده كنيم، فاصله ما با پروردگار كمتر، و مقام و جايگاه ما در نزد حضرتش والاتر خواهد شد.

اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 14
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست