اسم الکتاب : مثالهاى زيباى قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 63
بزرگان تأمّل
كنيم و سيره آنان را مطالعه كنيم، مفهوم اين آيات و توضيحات را به صورتى عملى شاهد
خواهيم بود.
سعيد بن
جبير به هنگام مرگ
يكى از اين
بزرگان و اولياء اللّه «سعيد بن جبير» ياور امام سجّاد عليه السلام و مؤمن خالص
متوكّل به خدا و كسى است كه بر مرگ لبخند زده است. مأموران حجّاج بن يوسف ثقفى
[1] سعيد بن جبير را به نزد اين سنگدل و جنايتكار بىرقيب تاريخ
مىآورند. حجّاج چون نمىتواند در سخن بر او چيره شود، دستور مىدهد رو به قبله
سرش را از بدن جدا كنند. حاضران مىبينند كه سعيد در نهايت خونسردى رو به قبله اين
آيه شريفه را تلاوت مىكند. «انِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ
لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ حَنِيفاً وَ مآ انَا مِنَ الْمُشْرِكينَ»؛
من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريد. من در ايمان خود
خالصم و از مشركان نيستم. [2]
به قصد توهين
به سعيد فرمان داده بود او را همچون حيوانى رو به قبله گردن زنند. چون مىبيند
قرائت آن آيه براى سعيد عزّت و سعادتى ايجاد كرده است. بار ديگر دستور مىدهد كه
پشت به قبله او را بكشند و اين بار آواى ملكوتى اين آيه شريفه از حلقوم سعيد بلند
شد كه: «وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ المَغْرِبُ فَايْنَما تُوَلُّوا
فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ انَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»؛ مشرق و
مغرب از آن خداست! به هر سود رو كنيد- حتّى پشت به قبله- خدا آن جاست! خداوند
بىنياز و داناست. [3]
[1]- يكى از نويسندگان در مورد حجّاج مىگويد:
«اگر در معرّفى جنايتكاران هر مذهب و ملّتمسابقهاى برگزار شود و ما حجّاج را به
عنوان جنايتكارترين فرمانرواى مسلمانان معرّفى كنيم؛ قطعاً برنده خواهيم شد!» و
انصافاً اين كلام دور از واقعيت نيست؛ چون يكى از تفريحات حجّاج بريدن سر مخالفان
خود و تماشاى فوران كردن خون از رگهاى مقتول بود و مىگفت: «من از اين صحنه لذّت
مىبرم!».