اسم الکتاب : مثالهاى زيباى قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 352
تدريج آزاد گرديده، جذب جامعه اسلامى شوند.
از اين رو، اسلام ابتدا سرچشمههاى بردگى را در آينده بست تا از آن به بعد
بردههاى جديدى گرفته نشوند. تنها يك راه بردهگيرى باقى ماند كه آن هم اسراى جنگى
بودند. در اين مورد نيز اسلام آن را قابل تبديل با چيزهاى ديگرى دانست؛ يعنى به
مسلمانان اجازه داده شد كه اسيران جنگى را- مجّانى يا غير مجّانى- آزاد كنند. از
سوى ديگر، بر آزادى بردگان تأكيد و سفارش كرد و براى آن ثواب و اجرهاى فراوانى
بيان كرد. [1] بدين صورت
بود كه مسلمانان به آزادى بردگان تشويق شدند.
به همين منظور، در برخى از روايات آمده است كه حضرت على عليه السلام از راه
درآمدهايى كه از دسترنج خويش به دست مىآورد، يك هزار برده را آزاد كرد «اعْتَقَ الْفَ عَبْدٍ مِنْ كَدِّ يَدِه»[2].
در روايت ديگرى آمده است كه: يكى از كنيزان امام حسن عليه السلام شاخه گلى به
آن حضرت داد حضرت آن گل را بوئيد و فرمود:
«انْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّه؛ تو را در راه
خدا آزاد كردم». شخصى گفت: آقا! به خاطر يك گل بردهاى را آزاد كرديد! حضرت فرمود: «ادَّبَنَا اللَّهُ تَعالى؛ خداوند ما را چنين تعليم داده است». [3]
همچنين اسلام براى آزادى مطلق بردگان، كفّاره بسيارى از گناهان را آزادى آنها
اعلام كرده است.
مثل اينكه اگر شخصى عمداً روزه خود را باطل كند، علاوه بر قضا بايد كفّارهاى
نيز بپردازد. يكى از چيزهايى كه به عنوان كفّاره مطرح شده است، آزادى يك برده در
راه خداوند است و يا در مورد تخلّف از قسم، عهد و نذر نيز آزادى برده يكى از
كفّارات معيّن شده است.
[1]- به كتاب وسايل الشيعه، جلد 16،
ابواب العتق، باب اوّل مراجعه كنيد.