اسم الکتاب : گفتار معصومين( ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 194
ويژگىها را چنين بيان مىكند: آنها هواپرستانى هستند كه خداى خود را فراموش
كرده و همّتهايى پست دارند و تحت وسوسههاى شديد شيطان قرار دارند و به آسانى قابل
خريد و فروشند، آنها همانند سگهاى بيمارى هستند كه هرگز سيراب نمىگردند. [1]
چون فرعون تصميم گرفت موسى و يارانش راتعقيب كند به بلعم باعورا گفت: از خدا
بخواه كه موسى و اصحابش به دست ما گرفتار شوند. او پذيرفت و به طرف موسى عليه
السلام و اصحابش به راه افتاد تا آنها را نفرين كند. چهارپاى وى از حركت امتناع
ورزيد، بلعم باعورا حيوان را زد؛ خداوند حيوان را به زبان آورد و حيوان گفت: واى
بر تو چرا مرا مىزنى؟ آيا مىخواهى همراه تو بيايم كه تو پيامبر خدا و قومش را
نفرين كنى؟ بلعم باعورا آنقدر آن حيوان را زد تا جان داد. در اين هنگام اسم اعظم
از دست او رفت. [2]
2. سعد وقاص از سابقين در اسلام است كه پيش از ابوبكر مسلمان شد و يكى از نامه نويسان
پيامبر صلى الله عليه و آله بود، امّا عاقبتش بد شد و با امام على عليه السلام
بيعت نكرد ولى پس از امام عليه السلام وقتى شنيد كه معاويه به سبّ و لعن على عليه
السلام مىپردازد بر او وارد شد و گريست و در باب فضايل اميرالمؤمنين عليه السلام
سخن گفت و حديث
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا علىٌّ مَوْلاه»
و حديث مباهله و حديث منزلت را به رخ معاويه كشيد.
معاويه او را از شام بيرون كرد و به فرماندار مدينه
نوشت تا سعد وقاص را مسموم كند و او هم عمل كرد و سعد را مسموم كرد. سعد نه با حكومت حق كنار
آمد و نه با حكومت باطل و
3. حسان، شاعر پيامبر صلى الله عليه و آله هم متأسّفانه با همه درخشش به مشكل تلوّن
(در آغاز زندگى ايمان قابل قبول داشتند ولى بد عاقبت شدند) دچار شد. او شعرى كه در