اسم الکتاب : كتاب النكاح المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 21
كسى كه همسر
ندارد، خواه اصلًا ازدواج نكرده يا ازدواج كرده و بعداً جدا شده، هم به مذكر
مىگويند و هم به مؤنث و مادّه اصلى آن «آم، يأيم» و مصدر آن «ايْمة» و وصف آن هم
«أيِّم» است. قرآن به صيغه امر تصريح مىكند و امر هم دلالت بر وجوب دارد ولى به
اجماع علما حمل بر استحباب مىشود.
در احاديث هم
به اين مطلب اشاره شده است.
* ... عن
السكونى عن ابى عبد اللّه عليه السلام قال: قال على عليه السلام: أفضل الشفاعات أن
تشفع بين اثنين في نكاح حتّى يجمع اللّه بينهما [1]
.*
... إنّ للّه ظلًّا يوم القيامة لا يستظلّ تحته إلّا نبىٌّ أو وصىّ نبىٍّ أو عبدٌ
اعتق عبداً مؤمناً أو عبدٌ قضى مغرم مؤمن
زمانى بود كه
اين كارها به صورت فردى انجام مىگرفت ولى در نظام جمهورى اسلامى بايد تشكيلاتى (و
لو وزارت خانه) وجود داشته باشد كه عهدهدار ازدواج جوانها باشد تا قسمت عمدهاى
از فسادها و مشكلات ريشه كن شود.
13 مسئله 17
(النظر الى المحارم) ..... 12/ 7/ 78 بعد از ذكر دو مسأله از تحرير الوسيله چهارده
مسأله را كه در مورد مستحبّات است و بحث علمى چندانى ندارد رها مىكنيم و به سراغ
مسئله هفدهم مىرويم.
[مسألة 17: يجوز للرجل أن ينظر إلى جسد محارمه
ما عدا العورة]
مسألة 17:
يجوز للرجل أن ينظر إلى جسد محارمه ما عدا العورة إذا لم يكن مع تلذّذٍ و ريبة،
(خوف وقوع در فعل حرام يعنى به قصد لذت نگاه نمىكند ولى مىترسد كه اين نگاهها
منجر به حرام شود، پس تلذّذ و ريبه دو چيز است) و المراد
(بيان صغرى) بالمحارم: من يحرم عليه نكاحهنّ من جهت النسب أو الرضاع أو
المصاهرة (سببى)، و كذا يجوز لهنّ النّظر إلى ما عدا العورة من
جسده بدون تلذّذ و ريبة.
اقوال:
صاحب جواهر
مىفرمايد:
و كذا له ان
ينظر الى المحارم ... عدا العورة مع عدم التلذذ و الريبة بلا خلاف فى شىء من ذلك
بل هو من الضروريّات [3] (آيا فى الجمله از ضروريّات
است يا نگاه كردن به تمام جسد از ضروريات است؟ خواهيم ديد كه تمام جسد از ضروريّات
نيست، شايد صاحب جواهر فى الجمله را مىخواسته از ضروريّات بداند، بعد از مرحوم
علّامه و ظاهر تحرير و از بعضى از شافعيّه نقل مىكند كه محرم به بدن عريان محرم
نمىتواند نگاه كند، و اين قول را ضعيف مىداند پس معلوم مىشود كه مخالف در مسأله
وجود دارد.
و امّا آنچه
كه از كلام صاحب رياض و نراقى استفاده مىشود اين است كه مسأله ذات اقوال ثلاثه
است، به احتمالى هم چهار قول است. [4]
قول اوّل:
رؤيت تمام بدن ما عدا العوره جايز است.
مشهور قائلند
كه نظر به جميع بدن محارم غير از عورت جايز استبل قيل أنّه مقطوع به فى كلام
الاصحاب بل حكى عن بعضهم عليه الإجماع، (حد اقل شهرت را مىتوان قبول كرد.)
قول دوّم:
رؤيت مواضع زينت جايز است.
بالاباحة
(النظر) فى المحاسن خاصّة، و فسرّها بمواضع الزّينة (موهاى سر، مقدارى از سينه،
تمام گردن، صورت، مقدارى از ساعد و مچ دست كه محل بستن دستبند است، بعضى بازو را
هم گفتهاند كه بازوبند به آن مىبستند، مقدارى از ساق پا كه محلّ بستن خلخال
بوده) بنابراين نظر به تمام بدن جايز نيست (مثلًا، مادر نمىتواند جلوى پسرش
پيراهن خود را درآورد) قائل اين قول معلوم نيست.
قول سوّم:
محارم مانند اجنبى هستند و فقط رؤيت وجه و كفّين جايز است.
قيل بالمنع
(لا يجوز النّظر إلّا إلى الوجه و الكفّين و القدمين)، اين قول از علّامه و شافعيّه
نقل شده است.
و از كتاب
تنقيح نقل شده كه مورد ديگرى را هم استثنا كردهاند، و آن استثناء الثدى فى حال
الإرضاع است. احتمال دارد اين استثناء قول چهارم باشد.
پس در مسأله
اقوال مختلف است و مسلّم نيست.
ابن قدامه
مىگويد:
يجوز للرجل أن ينظر من ذوات محارمه الى ما يظهر غالباً كالرقبة و الرأس و
الكفين و القدمين و نحو ذلك و ليس له النظر الى ما يستتر غالباً كالصدر و الظهر و
نحوهمامرد مىتواند به محارمش نگاه كند، آن مقدار كه معمولًا ظاهر مىشود، مانند
گردن، سر، كفّين و قدمين و نحو ذلك بعضىها گفتهاند كه تمام