ازدواج سه
گونه است: گاهى براى مال، گاهى براى جمال و گاهى براى كمال است كه اولويّت در
سوّمى است كه بايد رعايت شود و اگر هر سه باشد بهتر است.
اقسام
ازدواج:
ازدواج هفت
قسم است:
1- ازدواج
شهوى:
كه براى هوى
و هوس است و فقط جمال زن را ملاك قرار مىدهد اين گونه ازدواجها گاهى به جاهاى
خطرناك مىرسد، چون اساس زيبائى زن است، ممكن است مفاسد زيادى به بار آورد زيرا
مرد به آنچه كه مىخواسته نرسيده
(لَم يَرَ ما يحب)
و سرانجام به
طلاق منتهى مىشود چون ضامنِ زوجيّت را كه دين و اخلاق است مورد نظر قرار نداده و
به جاى آن در زندگى زيبائى را كه امرى است زائل شدنى و ناپايدار مدّ نظر قرار داده
است.
2- ازدواج
تجارى:
در جائى كه
شخص به جهت اموال چه بسا با زنى كه جمال هم ندارد ازدواج مىكند، ولى اين چنين
ازدواجى هم ضررهاى زيادى دارد، و هم نهايتِ دون همّتى است كه در سايه ثروت همسرش
بخواهد زندگى كند، چنين مردى ضعيف و ذليل است و شكست خواهد خورد و چنين مردى كه
بدون زحمت اموالى از همسرش بدست آورده، زود هم آن را از دست خواهد داد.
3- ازدواج
مقامى:
در جائى كه
پدر دختر داراى مقام است، اين چنين ازدواجى هم سرانجامش طلاق است و باعث ذليل شدن
مرد در مقابل همسر خود خواهد بود.
4- ازدواج
سياسى:
گاهى سياست
منفى و گاهى مثبت است مانند ازدواجهاى پيامبر.
5- ازدواج
قومى و تعصّبآميز:
مثلًا
مىگويند پسرخاله و دختر خاله حتماً بايد با هم ازدواج كنند، در حالى كه هيچ يك از
دختر و پسر راضى نيستند. اين ازدواج هم مشكلات زيادى را به دنبال دارد.
6- ازدواج
انسانى:
طرفين به
مسائل مذهبى اهميّت نمىدهند ولى صفات انسانى را مدّ نظر قرار مىدهند كه فى حدّ
ذاته خوب است.
7- ازدواج
الهى:
اين ازدواج
هم جنبه انسانى دارد و هم جنبه دينى و به همين خاطر بهترين نوع ازدواج است. درست
است كه صفات انسانى ممكن است در بعضى از افراد باشد، ولى اگر متكى به مسائل دينى و
ايمانى باشد عميقتر و ضمانت بقاء دارد.
بقى هنا
امور:
الامر
الاوّل: اين مسائل همان گونه كه در جانب زوجه وجود دارد در جانب زوج هم موجود است
يعنى دخترى
را كه مىخواهند شوهر دهند اين جهات را بايد در شوهر او رعايت كنند، كه در احاديث
هم اشاره به اين معنى شده است:
* ... «إذا
جاءكم من ترضون خلقه و دينه فزوّجوه إِلَّا تَفْعَلُوهُ
تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ»
[3]
(شما مفسد فى الأرض مىشويد و جامعه را به فساد
مىكشيد).
در ابواب
ديگر مىفرمايد: دختر به شرابخوار و سيّئة الخلق ندهيد و اگر بدهيد در واقع او را
قربانى مىكنيد. [4]
12 ادامه
مسئله 2 ..... 11/ 7/ 78
الأمر
الثّاني: هنگام تحقيق در مورد همسر بايد توجه داشته باشد كه تمام صفات خوب در يك
نفر جمع نمىشود
(مگر در معصومين عليهم السلام)، اگر در انتظار
اين است كه جامع صفات را پيدا كند، بيهوده است، پس بايد معدلگيرى كند و نقاط قوّت
و ضعف را روى هم رفته حساب كند و هر كدام بهتر بود آن را انتخاب نمايد. نه تنها در
همسر بلكه در دوست، همسايه هم نمىتوان كسى را كه از همه جهت خوب و جامع جميع صفات
است، پيدا كرد. افرادى كه سختگيرى كنند ممكن است خسته شوند و به موردى رضايت دهند
كه خيلى از صفات را نداشته باشد. در اينجا روايتى نداريم ولى از على عليه السلام
نقل شده است: