responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 97

موضوع عليّت و كشف رابطه بين حوادث و موجودات جهان از نخستين روزهاى زندگى انسان مورد توجه او بوده است و اكنون نيز بزرگ‌ترين هدف او را تشكيل مى‌دهد، با اين تفاوت كه روزهاى نخست به صورت‌هاى خيلى ساده بود، ولى روز به روز موارد پيچيده‌ترى از آن مورد مطالعه و دقت قرار مى‌گيرد.

به دنبال اين اصل ساده، قانون ديگرى كشف شد و آن قانون «احتياج به علت‌» بود يعنى پس از درك حقيقت «عليت» اين حقيقت نيز براى بشر روشن شد كه حوادث عالم و موجودات طبيعى به خودى خود پيدا نمى‌شوند و آنچه پيدا مى‌شود حتماً مربوط به علل و شرايطى است، زيرا مشاهدات روزانه به او ثابت كرد كه: هر چيز، در هر مكان و هر زمان، و تحت هرگونه شرايطى پيدا نمى‌شود بلكه در مواقع معين و با شرايط مخصوص توليد مى‌گردد و اين همان معنا «احتياج به علت» است.

در اثر همين فكر بود كه هر وقت حادثه تازه‌اى رخ مى‌داد فوراً به دنبال علل و اسباب آن مى‌شتافتند و حداكثر كوشش خود را براى تشخيص علت حقيقى به خرج مى‌دادند گو اينكه بسيارى اوقات دچار اشتباهات عجيب و غريب شده و به جاى رسيدن به مقصد فرسنگ‌ها در بيراهه راه مى‌پيمودند.

پس از پيدايش و كشف اين دو اصل يعنى «اصل عليّت» و اصل «احتياج به علت» طبعاً اين فكر سلسله اعصاب مغزى انسان را به حركت در آورد كه: «نخستين علت عالم» چيست؟ پديد آورنده اين همه نقش‌هاى گوناگون؛ اين صحنه‌هاى مختلف، اين موجودات رنگارنگ كيست؟ بديهى است اين سؤال محصول طبيعى همان افكار ساده اوّليه بود، زيرا قطع نظر از دلايل عقلى كه در فلسفه براى باطل بودن «تسلسل‌» بيان كرده‌اند هيچ كس نمى‌تواند وجدان خود را قانع كند كه اين سيل خروشان هستى اساساً سرچشمه‌اى ندارد و حلقه‌هاى زنجير علت‌ها و معلول‌هاى جهان انتهايى نخواهد داشت، و علت اوّليه‌اى اصلًا در كار نيست، و اين حادثه در اثر فلان حادثه و آن هم در اثر ديگرى پيدا شده و همين طور دنباله دار، و پايانى براى آن وجود ندارد، مثلًا آيا كسى مى‌تواند وجدان خود را قانع كند كه فلان انسان يا حيوان از پدرى و مادرى متولّد شده و آنها هم از پدر و مادر ديگرى و همچنين و بالاخره اين سلسله منتها به پدر و مادرى كه آنها پدر و مادرى نداشته باشند، نمى‌شود؟

روى اين اصل همه مى‌دانستند جهان يك منشأ و مبدأ حقيقى دارد كه بايد آن را به كمك علم و دانش پيدا كرد.

عموى محمود- شما همه چيز را گفتيد اما صحبت از عالم ماوراى طبيعت كه نكته اصلى محل بحث است به ميان نياورديد، شما اين را بگوييد كه فكر آن عوالم پيچيده و نامحسوس و دوردست از كجا پيدا شد؟! همه قبول دارند علت اوليه‌اى در كار هست، صحبت در اين است كه آن علت به چه دليل غير مادى است؟!

محمود- خواهش مى‌كنم كمى حوصله به خرج دهيد هنوز من به نتيجه نرسيده‌ام كه شما اعتراض مى‌كنيد، الآن مى‌خواستم همين قسمت را شرح دهم كه شما ميان حرف‌هاى من دويديد!

پاسخ اين پرسش خيلى روشن است، بشر فكر مى‌كرد اگر علت اوّليه عالم نيز مانند همين موجودات عالم طبيعت و جزيى از آن باشد لابد در كليه سرنوشت‌ها با آنها شريك خواهد بود و استثناى او از قوانين‌

اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 97
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست