اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 647
پس از اين خطبه، صوحان بن صعصعة بن
صوحان [1] كه زمين
گير بود- به خاطر آن بيمارى و (عدم همراهى با امام حسين عليه السلام) عذرخواهى
كرد. امام سجاد عليه السلام نيز عذرش را پذيرفت و از او سپاسگزارى نمود و بر پدرش
درود و رحمت فرستاد. [2]
28- عزادارى در مدينه
امام سجاد عليه السلام به همراه زنان و كودكان وارد مدينه شدند. همان شهرى كه
ماه رجب سال گذشته به هنگام خروج از آن، با پدر بزرگوارش امام حسين عليه السلام و
عمويش اباالفضل العباس و برادرانش على اكبر و على اصغر و ديگر جوانان بنى هاشم
همراه بود. و اينك بدون آن عزيزان، با جمعى از زنان و كودكان مصيبت ديده وارد شهر
مىشود.
شهرى كه مدفن رسول خدا صلى الله عليه و آله و فاطمه زهرا عليها السلام است؛
شهرى كه خاطرات تلخ و شيرين فراوانى را به ياد دارد؛ شهرى كه از كوچهها و خانه و
در و ديوارش و از جاى جاى آن صداى عزيزانش را مىشنود.
زينب كبرى عليها السلام خود را به مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله رساند و در
حالى كه دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به رسول خدا صلى الله عليه و آله
مىگويد:
؛ اى جدّا! من خبر مرگ برادرم حسين را براى تو آوردهام». زينب پيوسته گريه
مىكرد و اشك و آهش تمامى نداشت. و هر بار كه به برادرزادهاش على بن الحسين عليه
السلام
[1]. پدر صوحان جناب صعصعة بن صوحان
از اصحاب جليل القدر و بلند مرتبه اميرمؤمنان على عليه السلام بود. امام صادق عليه
السلام فرمود: آنها كه با اميرمؤمنان على عليه السلام بودند جز صعصعة بن صوحان و
ياران صعصعه كسى نبود كه حقّ و منزلت على عليه السلام را به درستى بشناسد. مطابق
نقل نجاشى او از راويان عهدنامه معروف على عليه السلام به مالك اشتر است (رجوع
كنيد به: معجم رجال الحديث، ج 10، ص 112). ولى درباره فرزندش صوحان بن صعصعة، چيزى
در كتب تراجم و رجال- جز همين مورد- يافت نشد.
[2]. ملهوف (لهوف)، ص 226- 230؛
بحارالانوار، ج 45، ص 147- 149 و مقتلالحسين مقرّم، ص 374- 375.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 647