اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 639
مشاهده كردند و با چشمان خود غربت پدران و برادران و عموها و عموزادگان خود را
ديدند.
بر زينب كبرى عليها السلام چه گذشت؟ او كه پس از شهادت امام حسين عليه السلام
رهبرى كاروان اسيران را- به همراه امام سجاد عليه السلام- به عهده داشت، و همه جا
از جان او و زنان و كودكان مراقبت مىكرد و گاه خود را سپر بلاى آنها قرار مىداد
و در كوفه و شام با افشاگرىهايش ظالمان را رسوا ساخت، بذر انقلاب را در همه جا
پاشيد و پيام خونين كربلا را به گوش مردم رساند، اينك با بدن رنجور و تن مجروح،
ولى روسفيد و سرافراز به زيارت مولا و برادر عزيزش حسين بن على عليه السلام آمده
است.
خاطرات بودنش با برادر، همراهى او در مسير مدينه به مكه و از مكّه تا كربلا،
سفارشهاى برادر به او، رنجهاى حسين عليه السلام در شهادت ياران و برادران و
فرزندان، بدنهاى قطعه قطعه شهيدان و سرهاى جدا شده عزيزان، همه و همه از خاطر او
مىگذرد.
خداحافظى آخرش با پسر فاطمه عليها السلام و با پيكر بىسر برادر و همچنين ياد
و خاطره خيمههاى سوخته و دامنهاى آتش گرفته كودكان، زينب را بىتاب مىكند و
اكنون كه بدون خوف از دشمن مىتواند عقده دل خالى كند، بىترديد كنار قبر برادر و
ديگر شهيدان مويه مىكند و مىگريد. اما با اين حال، همچنان بايد مراقب ديگر زنان
و كودكان باشد، نكند از شدّت غم قالب تهى كنند و كنار قبور شهيدان جان دهند!!
بر رباب و سكينه و فاطمه و ديگر زنان چه مىگذرد؟ خاطرات تلخ و جانكاه، يك به
يك از جلوى چشمان آنها عبور مىكند ...
خاطرات تشنگى و بىتابى على اصغر، حلقوم دريده او و پرپر شدنش روى دست پدر با
سينه سوخته رباب چه مىكند؟!
ياد غربت و تشنگى پدر، نوازشهاى آخرين بابا، نداى
«هل من ناصر»
او و ذوالجناح بىصاحبش به سكينه امان نمىدهد!!!
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 639