اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 638
در شام ماندهاند، پذيرش سخن سيد بن طاووس در لهوف كه ورود آنها را به كربلا
همزمان با ورود جابر از قول راوى نقل كرده، به حقيقت نزديكتر است.
در واقع، سيدبن طاووس در تاريخ معتبرى اين حادثه را ديده بود و آن را در لهوف
نقل كرده، ولى بعداً كه در تاريخ ديگرى خوانده است آنها به مدت يك ماه در شام
ماندهاند، ورود كاروان اهلبيت عليهم السلام را در روز اربعين به كربلا ناممكن
دانسته است.
در نتيجه، با ردّ سخن آنان كه اقامت يك ماهه را در شام مطرح كردهاند، موضوع
ورود اهلبيت عليهم السلام در اربعين سال 61 به كربلا تثبيت مىشود.
طبيعت امر نيز اقتضا مىكند كه اين كاروان قبل از رفتن به مدينه بار ديگر با
آسودگى به كربلا بروند و با قبور شهدا تجديد ديدار نمايند.
مرحوم حاج ميرزا ارباب (از علماى معروف قم) مىنويسد: «به حسب عادت بعيد
مىنمايد كه آن قافله دل شكسته كه با اكراه و اضطرار از كربلا كوچ كردند و از گريه
و سوگوارى منع شدند و اجساد شريفه شهداى خود را در مقابل آفتاب ديدند، بدون آگاهى
برحال مقابر مقدّسه و اطلاع بر حال، به مدينه رجوع كنند و به زيارت آن تربت مقدّسه
فائز نشده، برگردند». [1]
اربعين در كربلا چه گذشت؟
مطابق نقل سيد بن طاووس كاروان اهلبيت عليهم السلام در كربلا با جابر و
يارانش ملاقات كردند و با گريه و ناله و زارى به استقبال يكديگر شتافتند و چند
روزى را در كربلا به اقامه عزا پرداختند.
اينك جاى آن دارد كه حال و هواى گروهى كه پس از چهل روز، بار ديگر به كربلا
آمدهاند، را مجسم كرد. اينان به مكانى قدم گذاشتهاند كه با خاطرات تلخ و كوهى از
اندوه و غم آنجا را ترك گفتند. جايى كه چهل روز پيش، پرپر شدن عزيزان خود را