responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 593

پيرمرد نيز توبه كرد، ولى هنگامى كه اين سخن به گوش يزيد رسيد، دستور قتل وى را صادر كرد! [1]

***

مردم شام از ابتدا كه اسلام را پذيرفتند، سلطه خاندان اموى را بر خود ديدند. نخست والى شام، يزيد بن ابوسفيان و سپس معاوية بن ابوسفيان بود [2]، معاويه در مدت چهل‌ سال سلطه خود، مردم را از اسلام واقعى دور نگه داشت و آنچه كه خود از اسلام مى‌پسنديد به آنها عرضه مى‌كرد. او خود را به عنوان «خال المؤمنين» و «كاتب وحى» جا زده بود و يزيد نيز وارث چنين حكومتى بود؛ و لذا عجيب نيست كه پيرمرد فريب خورده شامى، چنين برخوردى نمايد؛ ولى پس از روشن‌گرى امام سجّاد عليه السلام به راه راست برگشت و در راه عقيده‌اش به شهادت رسيد.

به هر حال، اوضاع شام و جوّ آن براى اهل‌بيت عليهم السلام بسيار سخت و دشوار بود و آنقدر به امام سجاد و اهل‌بيت عليهم السلام در آنجا سخت گذشت كه اين بيت شعر از آن حضرت نقل شده است:

فَيالَيْتَ لَمْ أَنْظُرْ دِمَشْقاً وَلَمْ أَكُنْ‌

يَراني‌ يَزيدُ فِى الْبِلادِ أَسِيرُهُ‌

«اى كاش چشمم به دمشق نيفتاده بود و يزيد مرا با اين وضع در اسارت نمى‌ديد». [3]

15- در بارگاه يزيد

كاروان اسيران را آماده ورود به مجلس يزيد كردند. مرحوم سيد بن طاووس مى‌نويسد: اهل‌بيت امام حسين عليه السلام را در حالى كه به ريسمان بسته بودند، وارد


[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 129. اين ماجرا در ملهوف (لهوف)، ص 211- 212 و احتجاج، ج 2، ص 120- 122، با مقدارى تفاوت آمده است.

[2]. رجوع كنيد به: تاريخ طبرى، ج 2، ص 591 به بعد (حوادث سال سيزدهم).

[3]. مدينة المعاجز، ج 4، ص 110.

اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 593
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست