responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 579

كشته شود. از او (على بن الحسين) درگذريد كه گمان مى‌كنم همين بيمارى براى درد و رنجش كافى است. [1]

سيد بن طاووس در كتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى‌افزايد:

امام سجاد عليه السلام رو به عمه‌اش كرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگويم». آنگاه رو به ابن زياد كرد و فرمود:

«أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِيادٍ، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ

؛ اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى‌كنى؟ مگر نمى‌دانى كه كشته شدن (در راه خدا)، عادت (ديرين) ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست».

پس از اين گفتگوها ابن زياد كه كاملًا شكست خورده بود، دستور داد على بن الحسين و همراهانش را درخانه‌اى كنار مسجد اسكان دهند. [2]

***

آيا با هيچ قلم و بيانى ممكن است ارزش و عظمت اين سخنان را در آن مجلس كه گروهى حاضر بودند ترسيم كرد؟ به يقين اين سخنان زبان به زبان مى‌گشت و سراسر كوفه را فرا گرفت و به بيرون آن نيز منتقل شد و تأثير خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على عليه السلام و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار ديگر بذر انقلاب را بر ضد آل‌اميه در همه جا پاشيد.

9- اين لبان را رسول خدا مى‌بوسيد!

مرحوم علامه مجلسى مى‌نويسد: از سعيد بن معاذ و عمرو بن سهل‌ نقل شده است كه در مجلس ابن زياد حاضر بوديم و مشاهده كرديم كه عبيداللَّه با چوبدستىِ خود به چشمها و لبان امام حسين عليه السلام مى‌زد و نسبت به آن حضرت جسارت مى‌كرد؛ زيد بن ارقم‌ (صحابى رسول خدا) حاضر بود، با ديدن اين صحنه گفت: اى ابن زياد


[1]. ارشاد مفيد، ص 473- 474 و ملهوف (لهوف)، ص 202 (با مقدارى تفاوت) همچنين رجوع كنيد به: تاريخ طبرى، ج 4، ص 350.

[2]. ملهوف (لهوف)، ص 202.

اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 579
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست