اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 565
يكى از مسائل حيرتانگيز داستان كربلا همين خطبه غرّاء و تكان دهنده حضرت زينب
كبرى عليها السلام است؛ زنى كه ديروز داغ شش برادر و دو فرزند و دهها نفر از
بستگان و اصحاب باوفاى پدرش را ديده و اكنون به صورت اسيرى به سوى شام مىرود،
بايد چنان پريشان و افسرده حال و ناتوان باشد كه حتى سخن گفتن عادى خويش را فراموش
كند. امّا هنگامى كه مىبينيم همچون شيرى مىغرّد و همچون طوفانى سهمگين مىخروشد
و سيلى از ملامت و سرزنش را به سوى بىوفايان كوفه سرازير مىسازد و قلوب و عواطف
را تسخير مىكند و بذر انقلاب را بر ضدّ حكومت جائر بنىاميّه در سرزمين دلها
مىپاشد؛ بر او آفرين و هزاران آفرين مىگوييم و مىدانيم كه او زاده على عليه
السلام شير خدا و فاطمه عليها السلام بانوى بزرگ و شجاع اسلام است.
يكى از حماقتهاى عجيب بنىاميّه همين بود كه پس از قتل و شهادت حسين عليه
السلام و يارانش، خاندان او را اسير ساختند و سرهاى بريده را در كوى و برزن به
نمايش گذاردند، تا پيام عظيم عاشورا را با خود به همه جا- تا قلب پايگاه اصلى
دشمن- ببرند و همه را بيدار كنند و همه جا كربلا شود، و بزرگترين حماسه تاريخ
آشكار گردد.
يكى از فرزندان موسى بن جعفر عليه السلام از آن حضرت نقل مىكند كه او از پدر
[1]. ظاهراً اين فاطمه، همان فاطمه
بنت الحسين است كه همسر حسن مثنّى (فرزند امام حسن عليه السلام) بوده است و تعبير
به «كَما قَتَلْتُمْ جَدَّنا بِالْأَمْسِ» در خطبه وى كه مراد از آن اميرمؤمنان
عليه السلام است، نيز شاهد اين سخن است؛ اما تعبير به «فاطمه صغرى» شايد نشانگر آن
باشد كه امام حسين عليه السلام دختر ديگرى به نام فاطمه داشته، كه از او بزرگتر
بوده است؛ ولى دليل تاريخى بر اين احتمال نداريم. بنابراين، بعيد نيست كه اين
نامگذارى به خاطر شباهتى باشد كه فاطمه بنت الحسين به حضرت فاطمه زهرا عليها
السلام داشت. همانگونه كه شيخ مفيد در ارشاد، ص 366 نقل مىكند كه امام حسين عليه
السلام به برادرزادهاش حسن كه براى خواستگارى يكى از دخترانش سكينه يا فاطمه آمده
بود، فرمود: من فاطمه را براى تو بر مىگزينم، چرا كه شباهت فراوانى به مادرم
فاطمه عليها السلام دارد. بنابراين وى را با مقايسه به آن بانوى بزرگ اسلام فاطمه
صغرى عليها السلام ناميدند.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 565