اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 564
زينب كبرى عليها السلام پس از اين
خطابه جانسوز روى از آنان برگرداند. دراين حال، مردم را ديدم كه حيرت زدهاند و از
اندوه و پشيمانى، دست به دندان مىگزند.
«حِذْيَم» مىافزايد: به كنارم
نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مىريزد و محاسنش با قطرات اشكشتر شده بود. در
همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت:
؛ پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و
جوانانتان بهترين جوانانند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و
عظيم است».
آنگاه اين بيت را خواند:
كُهُولُكُمْ خَيْرُالْكُهُولِ وَنَسْلُكُمْ
إِذا عُدَّ
نَسْلٌ لايَبُورُ وَلايَخْزَى
«پيران شما بهترين پيران و دودمان شما
نيز بهترين دودمانند و در ميان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و
بىاعتبار نخواهند شد».
امام زين العابدين عليه السلام رو به عمهاش كرد و فرمود: «عمه جان آرام بگير،
سرگذشت گذشتگان براى آنان كه ماندهاند مايه عبرت است».
؛ خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيدهاى».
در ادامه فرمود: «گريه و زارى، آنان را كه رفتهاند به ما باز نمىگرداند».
با اين سخنِ امام چهارم عليه السلام، زينب عليها السلام آرام گرفت و ساكت شد. [1]
***
[1]. احتجاج طبرسى، ج 2، ص 109- 114.
همين ماجرا در ملهوف (لهوف) سيد بن طاووس نيز با مقدارى تفاوت آمده است. (ملهوف
(لهوف)، ص 192- 194) و رجوع شود به: بحارالانوار، ج 45، ص 162- 164.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 564