اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 467
96- سعيد بن عبداللَّه حنفى
او مردى شجاع و دلاور و از بزرگان شيعه در كوفه بود، و نامه كوفيان را به
عنوان آخرين قاصد در مكه تحويل امام عليه السلام داد. امام نيز در جواب مردم كوفه،
قبل از اعزام مسلم بن عقيل، وى را به عنوان پيك و نامهرسان خويش به سوى مردم كوفه
روانه ساخت.
او در كوفه ماند تا آنكه مسلم وارد كوفه شد و با مسلم بيعت كرد. مسلم بن عقيل
نيز او را مجدداً با نامهاى به سوى امام حسين عليه السلام فرستاد.
او براى مرتبه دوم در مكه به حضور امام عليه السلام شرفياب شد و چون امام عليه
السلام به او اجازه بازگشت به وطن را داد عرض كرد: نه بخدا قسم تو را رها نخواهم
كرد تا حق رسول خدا صلى الله عليه و آله را دربارهات مراعات كرده باشم.
؛ به خدا سوگند! اگر بدانم كه كشته مىشوم سپس زنده مىگردم، آنگاه مرا
مىسوزانند و خاكسترم را به باد مىدهند و اين كار را با من هفتاد بار انجام دهند
هرگز از شما جدا نمىشوم تا آنكه در راه تو جان دهم، چرا چنين نكنم در حالى كه مرگ
يا كشته شدن تنها يك بار است و پس از آن كرامتى است كه انتهايى ندارد!». [1]
روز عاشورا هنگامى كه امام عليه السلام در زير باران تيرها به نماز ايستاد
«سعيد بن عبداللَّه» و تنى چند از ياران فداكار آن حضرت در پيش روى امام ايستادند
و بدن خويش را سپر تيرها كردند و درد تيرها را با تمام توان در صورت و سينه و
پهلوى خود به جان خريدند، سعيد با اصابت سيزده تير در بدنش بر زمين افتاد و گفت: