اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 443
برير پاسخ داد: آيا مىخواهى با تو مباهله كنم تا خدا دروغگو را لعنت كند و به
قتل برساند؟
او پذيرفت و آن دو با هم به ستيز برخاستند و چيزى نگذشت كه برير پيكر بىجانش
را بر زمين افكند. [1]
آنگاه برير به نبرد ادامه داد و چنين رجز مىخواند:
أَنَا بُرَيرٌ وَأَبي خُضَيْرٌ
لَيْسَ يَرُوعُ
الْأُسْدَ عِنْدَ الزَأرِ
يَعْرِفُ فينَا الخَيْرَ اهْلُ الْخَيْرِ
أضْرِبُكُم وَلا أرى مِنْ ضَرٍّ
وَذاكَ فِعْلُ الحُرِّ مِن بُرَيْرِ
«من بريرم و پدرم خضير است كه از نعره
شير هراسى ندارد. اهل خير به خوبى ما را به خير و نيكى مىشناسند، شما را با شمشير
مىزنم و از آن دريغ ندارم، آرى! اين كار برير آزاد مرد است».
برير همچنان شمشير مىزد و سپاه دشمن از مقابل وى مىگريخت.
؛ اى كشندگان مؤمنين! (اگر جرأت داريد) نزديك من بياييد، اى قاتلان پسر دختر
رسول پروردگار جهانيان! به من نزديك شويد».
برير به آنان حملهور شد و بر سينه يكى از دشمنان نشست و مىخواست او را بكشد
كه مردى از پشت نيزهاش را بر پشت وى فرو كرد و برير در اثر ضربات پى در پى، به
فيض عظيم شهادت نائل آمد.
پس از آن قاتل برير، چنان مورد بغض و نفرت مردم كوفه قرار گرفت كه حتى زوجهاش
قسم ياد كرد كه به خاطر اين جنايت همسرش كه سيد قرّاء كوفه را به قتل رسانده است
تا عمر دارد با وى سخن نگويد. [2]
[1]. كامل ابناثير، ج 4، ص 66؛ تاريخ
طبرى، ج 4، ص 229 و ابصارالعين، ص 72.
[2]. رجوع كنيد به: فتوح ابن اعثم، ج
5، ص 102؛ اعيان الشيعة، ج 3، ص 562 و ج 1، ص 604؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 66؛
ابصارالعين، ص 72 و تاريخ طبرى، ج 4، ص 229.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 443