اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 332
به خدا سوگند! من روزى را كه در آن كشته مىشوم و كسى را كه مرا مىكشد و
مكانى را كه در آن دفن مىشوم، مىدانم! و آنان كه از اهل بيت و نزديكان و شيعيانم
كشته مىشوند. همه را مىشناسم!
اى مادر: اگر بخواهى قبر و مرقدم را به تو نشان دهم؟!».
سپس به سوى كربلا اشاره كرد، زمين هموار شد تا آنجا كه مرقد و مدفن و جايگاه
سپاهيان خود و نيز محلّ توقّف و شهادت خود را به وى نشان داد. در اين هنگام امّ
سلمه سخت گريست و كار او را به خدا واگذار كرد.
؛ اى مادر! خداوند چنين خواست كه مرا در طريق (مبارزه با) ظلم و عداوت ستمگران
كشته (و شهيد) ببيند و نيز خواست كه خاندان و خويشان و زنان مرا پراكنده و رانده
از ديار خويش و كودكانم را مذبوح، ستمديده و گرفتار زنجير اسارت، ببيند در حالى كه
آنان فريادرسى را مىطلبند، ولى يار و ياورى نمىيابند».
در روايت ديگرى آمده است امّ سلمه عرض كرد: «نزد من تربتى است كه جدّت (رسول
خدا صلى الله عليه و آله) آن را در شيشهاى به من سپرده است».