. «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و
محلّ نزول رحمت الهى مىباشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان
برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا
مرتكب فسق و فجور مىشود.
بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر
حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت
شايستهتريم!». [1]
مرحوم صدوق (قدّس سرّه) مىگويد: امام عليه السلام به وليد فرمود:
اوْدَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلُوبَنا، وَ انْطَقَ بِهِ أَلْسِنَتَنا،
فَنَطَقَتْ بِاذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدّي رَسُولَ
اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: «انَّ الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى
وُلْدِ أَبي سُفْيانَ» وَ كَيْفَ أُبايِعُ أَهْلَ بَيْتٍ قَدْ قالَ فيهِمْ رَسُولُ
اللَّهِ صلى الله عليه و آله هذا»
. «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم،
و ماييم آن نشانههاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته
كه به اذن خداوند گويا است. سپس فرمود: از جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله
شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با
خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». [3]
***
اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى،
يزيد را محكوم مىكرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز
سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و
[1]. فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛
مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325.
[2]. با توجّه به اين كه والى مدينه
در آن زمان وليد بن عتبه بود، عبارت «يابن عتبة» صحيح مىباشد.
[3]. امالى صدوق، ص 130 و
بحارالانوار، ج 44، ص 312.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 321