؛ بر درِ خانه اين مرد (وليد) بايستيد. من به نزد او مىروم و با او سخن
مىگويم اگر شنيديد كه صدايم بلند شد و شما را فرا خواندم: «اى خاندان پيامبر وارد
شويد»، بدون اجازه به منزل هجوم آوريد، و شمشيرها را از نيام خارج سازيد، ولى شتاب
نكنيد؛ اگر چيز ناخوشايندى (از دشمنان درباره من) ديديد، فوراً شمشير بكشيد و هر
كس كه قصد كشتن مرا داشت به قتل برسانيد».
***
مطابق نقل ديگرى: امام حسين عليه
السلام از منزل خارج شد، در حالى كه چوب دستى رسول خدا صلى الله عليه و آله در
دستش بود، و همراه او سى تن از مردان بنى هاشم و ياران و شيعيانش بودند. امام عليه
السلام آنها را بيرون در خانه وليد نگه داشت، و فرمود:
؛ مراقب باشيد، و از سفارشى كه به شما كردم، تخطّى نكنيد؛ اميدوارم كه سالم به
سوى شما بازگردم- إنشاء اللَّه». [1]
***
شجاعت حسينى ايجاب مىكرد از دعوت
حاكم مدينه به خاطر وحشت از توطئه سرباز نزند، ولى درايت آن امام بزرگوار نيز
ايجاب مىكرد كه جانب احتياط را از دست ندهد، از اين رو جمعى از جوانان شجاع و
نيرومند بنى هاشم و شيعيان را با خود به سوى خانه حاكم مدينه، (وليد) برد كه در
صورت لزوم آنها را به درون خانه بخواند و توطئه دشمن را درهم بشكنند!
[1]. مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 183
و فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 16- 17.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 317