اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 289
اى معاويه! خودت را به قصاص وانتقام (الهى) بشارت ده و به حسابرسى الهى يقين
داشته باش! و بدان كه براى خداوند كتاب (و محلّ ثبت اعمالى است كه) «هيچ عمل كوچك
و بزرگى را فروگذار نكرده و همه آنها را احصا مىكند»، و خداوند هرگز فراموش
نمىكند كه تو چگونه مسلمانان را با گمان و پندار دستگير كردهاى و با اتّهامات
واهى آنان را به قتل رساندهاى و جمعى ديگر از اولياى خدا را از خانههايشان به
مكانهاى دور دست تبعيد كردهاى و براى پسرك خود كه خمر مىنوشد و سگ باز است، از
مردم بيعت گرفتهاى.
من تو را جز اين نمىبينم كه به خودت زيان رساندهاى و دينت را نابود ساختهاى
و نسبت به رعيت خود، خيانت ورزيدهاى، و امانت خود را تباه ساختهاى و به سخنان
سفيه نادان، گوش فرا دادهاى، و به خاطر آن گروه نادان، انسانهاى پرهيزكار متّقى
را ترساندهاى. والسلام.
وقتى كه معاويه نامه امام حسين عليه السلام را خواند گفت: اين نامه نشان
مىدهد كه او نسبت به ما كينه و دشمنى خاصّى دارد!
يزيد كه آنجا حاضر بود، به پدرش گفت: به وى پاسخى بده كه وى را كوچك كند و در
آن نامه، پدرش را به بدى ياد كن!
همزمان عبداللَّه بن عمرو بن عاص وارد شد. معاويه به وى گفت: نامه حسين را
ديدهاى؟
عبداللَّه پرسيد: چه نامهاى؟ معاويه نامه را براى وى خواند. عبداللَّه براى
خوشايند معاويه گفت: چرا به وى جواب تحقيرآميزى نمىدهى؟
يزيد نيز به پدرش گفت: نظرت درباره پيشنهاد من چيست؟
معاويه رو به عبداللَّه كرد و گفت: يزيد هم همين پيشنهاد را داده است.
عبداللَّه گفت: يزيد حرف درستى زده است!
معاويه (با سياست شيطانى مخصوص خود) به آنان گفت: شما دو تن اشتباه مىكنيد؛
آيا مىپنداريد اگر از على عليه السلام عيبگويى كنم، گفتههاى من حقيقت دارد؟ من
چه عيبى براى على عليه السلام بگويم؟ براى شخصى چون من صحيح نيست كه به باطل و به
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 289