اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 280
رَجُلًا ما قَدِمَ إِسْلامُهُ، وَ لا حَدَثَ نِفاقُهُ، وَ لا نَظَرَ لَكَ
فَانْظُرْ لِنَفْسِكَ اوْ دَعْ؛
اى معاويه آنان با تو دشمن بودند، (ولى مسلمان خالص بودند) امّا اگر ما پيروان
تو را به قتل برسانيم نه آنان را كفن مىكنيم و نه بر آنان نماز مىخوانيم و نه
آنان را به خاك مىسپاريم (چرا كه آنان را مسلمان نمىدانيم!).
به من خبر رسيده كه تو نسبت به پدرم على عليه السلام دشمنى مىورزى (و ناسزا
مىگويى) و به دشمنى با ما برخاستهاى و نسبت به بنى هاشم عيب جويى مىكنى. هر
زمان كه چنين اعمالى انجام مىدهى، به خويشتن مراجعه كن، سپس از وجدان خود حق را
بپرس (و عيوب خود را بنگر) خواه به ضرر تو باشد يا به نفع تو ...
به خدا سوگند! تو در دشمنى با ما، از مردى (عمرو عاص) اطاعت كردى كه سابقهاى
در اسلام ندارد، نفاق او تازگى نداشته و قصد خيرى براى تو ندارد. به هر حال، يا
خودت براى خويش چارهاى بينديش و يا اين كارها را رها كن!». [1]
***
معاويه مىخواست با اين سخن قدرت
نمايى كند، و امام را تهديد نمايد و شيعيان على عليه السلام را تحقير كند؛ ولى
امام عليه السلام چنان پاسخى به او داد كه دهانش بسته شد. در ضمن به يكى از
ريشههاى مهمّ بدبختى او، يعنى اطاعت از عمر و عاص، اشاره فرمود.
7- نامه شديد اللحن امام حسين عليه السلام به معاويه
امام حسين عليه السلام در پاسخ نامه معاويه [2] نوشت:
وَانَّ الْحَسَناتِ لا يَهْدي لَها وَ لا يُسَدِّدُ إِلَيْها إِلَّا اللَّهُ
تَعالى، وَ أَمَّا ما ذَكَرْتَ أَنَّهُ رُقِىَ إِلَيْكَ
[1]. مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 88-
89، ح 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 129- 130، ح 19.
[2]. اين نامه در پاسخ نامهاى است كه
معاويه به امام حسين عليه السلام نوشته و به پندار خود در آن هم نصيحت كرده بود و
هم تهديد. نامه معاويه، در الغدير ج 10، ص 24 آمده است.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 280