اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 275
مزرعه براى زندگى اين دو كافى است، انشاء اللَّه!». [1]
***
اين سخنان تيرى بود كه بر قلب ناپاك
يزيد خصوصاً، و بنى اميّه عموماً، نشست و نقشهاى را كه براى فريب مردم، از طريق
نزديكى به بنى هاشم، كشيده بودند نقش بر آب كرد.
بنى اميّه افراد منفور و آلودهاى بودند كه مىخواستند از طريق انتساب به بنى
هاشم در ميان مردم كسب آبرويى كنند وپايههاى قدرت شيطانى خود را از اين طريق
تقويت نمايند؛ يك نمونه آن جريان خواستگارى امّ كلثوم- دختر عبداللَّه بن جعفر-
بود.
ولى امام حسين عليه السلام به موقع اقدام فرمود و تير آنها به سنگ خورد، و
ساحت مقدّس بنى هاشم با انتساب به بنى اميّه آلوده نشد.
2- وحشت از نام على عليه السلام
معاويه، مروان بن حكم را والى مدينه قرار داد و به او فرمان داد كه براى
جوانان قريش سهميّهاى از بيت المال قرار دهد؛ او نيز چنين كرد.
امام سجّاد، على بن الحسين عليه السلام مىگويد: من به نزد او رفتم (تا حقّ
خود را از بيت المال بگيرم) مروان به من گفت: نامت چيست؟
گفتم: على بن الحسين.
پرسيد: نام برادرت چيست؟
گفتم: على!
گفت: على و على؟! پدرت چه منظورى دارد كه نام همه فرزندانش را على مىگذارد؟
سپس سهميّه مرا مشخص كرد. وقتى كه به نزد پدرم بازگشتم و ماجرا را
[1]. العوالم، ج 17، ص 87، ح 2؛ مناقب
ابن شهر آشوب، ج 4، ص 44- 45 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 207- 208، ح
4.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 275