دامنه اين هتك حرمتها كه ريشه در سقيفه داشت تا بدانجا كشيده شد، كه وقتى
اميرمؤمنان عليه السلام را براى بيعت نزد ابوبكر آورده بودند، آن حضرت فرمود: اگر
بيعت نكنم شما چه مىكنيد؟ گفتند: به آن خدايى كه جز او معبودى نيست، سرت را از
بدنت جدا خواهيم كرد! [2]
پرواضح بود كه اين حرمت شكنىها، آن هم از سوى كسانى كه سالها محضر پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله را مستقيماً درك كرده، و از اين جهت براى خويش وجهه و
اعتبارى كسب نموده بودند، مىتوانست تا چه ميزان مورد سوء استفاده فرصت طلبانى چون
«بنىاميّه» قرار گيرد، و آينده اسلام را در كابوس حوادث دردناكى فرو برد و نتايج
شومى را براى آيندگان به بار آورد.
ب) تبديل شدن خلافت (عهد) الهى به امرى بشرى
دومين نتيجه روشنى كه از سقيفه به دست آمد تبديل شدن خلافت الهى، كه اعتبارش
از نصّ و تعيين مستقيم خداوند و رسولش نشأت مىگرفت، به يك امر
[2]. «فَاخْرَجُوا عَلِيّاً وَ
مَضَوْا بِهِ إِلى أَبِي بَكْرٍ فَقالَ: إِنْ لَمْ أَفْعَلْ فَمَهْ؟ قالُوا: اذاً
وَاللَّهِ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نَضْرِبُ عُنُقَكَ» الامامة و السياسة، ج
1، ص 30- 31، باب كيف كانت بيعة على ابن ابى طالب عليه السلام.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 119