بعضى از مردم
(با ايمان و فداكار، همچون على عليه السلام در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در
جايگاه پيغمبر صلى الله عليه و آله)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند، و
خداوند نسبتبه بندگان مهربان است.
شأن نزول:
ماجراى
ليلة المبيت
مفسر معروف
اهل تسنن «ثعلبى» مىگويد: هنگامى كه پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله تصميم گرفت
به «مدينه» مهاجرت كند، براى اداى دينهاى خود و تحويل دادن امانتهائى كه نزد او
بود على عليه السلام را به جاى خويش قرار داد و شب هنگام كه مىخواست به سوى غار
«ثَور» برود و مشركان، اطراف خانه او را براى حمله به او، محاصره كرده بودند،
دستور داد على عليه السلام در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (بُرْد حَضْرَمى)
كه مخصوص خود پيغمبر بود روى خود بكشد، در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و
«ميكائيل» وحى فرستاد:
من بين شما
برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانىتر قرار دادم كدام يك از شما حاضر
است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؟
هيچ كدام
حاضر نشدند.
به آنها وحى
شد، اكنون على عليه السلام در بستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى
او سازد، به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.
هنگامى كه
جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على عليه السلام نشسته بودند، جبرئيل مىگفت:
«بَه، بَه، آفرين بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مىكند».
در اين هنگام
آيه فوق نازل گرديد [1] و به همين دليل آن شب تاريخى
[1] «بحار الانوار»، ج 19، ص 38، 39، 64 و 86، و
ج 36، ص 40 و 43.
اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 56