اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 615
(اعداد، 27: 1. 11) و ....
با اين همه، بايد دقت داشت كه در شريعت يهودى، معسه به اين اعتبار منبع قانونى حقوق است كه عالمان
هلاخا آن را به عنوان منبع قانونگذارى مىشناسند و اصول هلاخا را كه بخشى از نظام
عام هلاخا هستند از آن استخراج مىكنند، نه به اين دليل كه معسه همان قدرت و اعتبار رويه الزامآور را دارا
است. [1]
سِوارا ( «نتيجه منطقى»، «عقل») عبارت است از منطق
حقوقىاى كه عالمان هلاخا در استدلالهايشان به كار مىبرند. سوارا آن دسته از قواعد شرعى را ارائه مىكند كه
مستقيماً از عقل بشرىِ عالمان هلاخا ناشى شدهاند.
«عقل» به عقيده عالمان يهود گاه منبع
تاريخىِ كاركردِ ديگر منابع قانونى شريعت يهودى است.
براى مثال، آنگاه كه يك حكم شرعى به وسيله ميدراش وضع مىشود، عملِ تفسير منبع مستقيم و
ايجادكننده اين حكم است؛ با اين همه، راهنماى مفسّر در طى فرايند تفسير عبارت است
از عقل و منطق و استدلال. از اين رو، «عقل» منبع تاريخى و عملى اين حكم است. همين
سخن درباره قواعدى كه به وسيله منابع قانونگذارى، يعنى تقانا، معسه و مينهاگ وضع مىشوند مصداق مىيابد، چرا كه قوانينى كه بدين صورت
براى پاسخ گويى به نيازهاى جديد وضع مىشود تحت سيطره «منطق» است.
به رغم اين مطلب، «عقل» به اعتقاد آنان منبع قانونى شريعت يهودى نيز هست. عقل
گاهى منبع مستقيم يك قاعده خاص است، و اين در جايى است كه اين قاعده فقط به استناد
عقل و استدلال وضع شده باشد، و از اين جهت عقل در همه حوزههاى هلاخا نقش مهم
دارد. جايگاه والاى عقل را مىتوان در طبقهبندى قوانين مشاهده كرد: در حالى كه
قوانينِ ناشى از تقانا، معسه و مينهاگ در زمره قوانين معروف به دِرَبانان ( «از عالمان») طبقهبندى مىشوند، قوانينى كه منبع مستقيم
آنها عقل است در طبقه دِاورَيتا ( «از تورات») جاى مىگيرند. اين جايگاه حاصلِ اين اصل
اساسى و زيربنايى كل نظام هلاخا است كه تورات بر اساس صلاحيّت و مرجعيّت عالمان
هلاخا نازل شده است؛ از اين رو، مىتوان گفت كه هر قاعدهاى كه از عقلِ عالمان
هلاخا نشأت گرفته است، از خود تورات ناشى شده است، زيرا به عقيده آنان عقلِ عالمان
هلاخا با منطق درون تورات منطبق است. [3]
نمونهاى از استناد به عقل به عنوان منبع مستقيم وضع قانون را مىتوان در بحث
تلمودى زير كه اهميّت بسيارى دارد مشاهده كرد: اصل مهم يهوديّت اين است كه اگر به
كسى گفته شود كه قانون تورات را نقض كن و الا كشته مىشوى، وى بايد قانون را نقض
كند تا كشته نشود (تلمود، سنهدرين 74 الف)؛ زيرا به