responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 503

همچنين اين سخن با ادعاى اجماع بر جواز تقليد سازگار نيست؛ غزالى نخستين دليل جواز تقليد را اجماع صحابه دانسته است. [1]

بنابراين، بعيد نيست كه كلمات ابو حنيفه و احمد حنبل، مربوط به عالمانى باشد كه توان استنباط احكام را دارند و در واقع از مردم عامى انصراف دارد، زيرا بسيارند كسانى كه داخل در اسلام شده‌اند و در كشورهاى غير عربى زندگى مى‌كنند، نه قادر بر استنباط احكام از قرآن هستند و نه از سنّت پيامبر، و چه بسا در ميان آنها افراد كاملًا بى‌سوادى باشند. آيا هيچ كس مى‌گويد: آنها مكلّف به احكام اسلام نيستند؟

به يقين نه، اگر مكلّف هستند- كه هستند- چگونه مى‌توانند احكام اسلامى را بدست آورند؟ آيا راهى جز رجوع به فقها و علماى دينى دارند؟ اين مطلب به قدرى واضح است كه هيچ كس نمى‌تواند در آن ترديد كند.

ادلّه مخالفان تقليد

1. آيات‌

قرآن كريم در آيات متعدد از تقليد مذمت كرده است.

ابن حزم اندلسى مى‌گويد: ما برهان بر بطلان تقليد داريم، و خداوند از تقليد مذمت كرده است، اين مطلب از مذمت گروهى كه گفته‌اند: «إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا». [2] به دست مى‌آيد. [3]

شوكانى علاوه بر آيه فوق اين آيات را نيز در مذمت تقليد ذكر مى‌كند: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ»* [4] «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ». [5]، [6]

فقيه بزرگوار آية اللَّه خويى مى‌نويسد: به اين آيه كه بر توبيخ تقليد دلالت دارد نيز استدلال شده است:

«وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‌ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا». [7]، [8]

در پاسخ بايد گفت: اوّلًا اين نوع از آيات، ما را از رجوع جاهل به جاهل منع مى‌كند و هيچ ارتباطى به تقليد از عالم ندارد. در واقع مخاطب اين آيات مشركان جاهلى هستند كه از افراد جاهل و نادان ديگر، به صرف بزرگى ظاهرى و تعصبات قومى تبعيّت مى‌كردند وگرنه قرآن كريم رجوع به «اهل ذكر» و دانشمندان را خود توصيه مى‌كند.

ثانياً: اين گونه آيات، مربوط به اصول دين است؛ چرا كه آنچه مشركان از بزرگان، رؤسا و پدران خويش فرا گرفتند و مطابق آن رفتار مى‌كردند، عمدتاً شرك و بت‌پرستى و عقايد خرافى و نادرست بود. و شرايع باطل آنان نيز برگرفته از همان عقايد خرافى بود و مى‌دانيم كه در اصول دين تقليد جايز نيست. (بحث آن خواهد آمد).


[1]. المستصفى‌، ج 2، ص 389.

[2]. احزاب، آيه 67.

[3]. المحلّى‌ (ابن حزم)، ج 1، ص 66.

[4]. زخرف، آيه 22.

[5]. توبه، آيه 31.

[6]. ارشاد الفحول‌، ج 2، ص 335.

[7]. مائده، آيه 104.

[8]. موسوعه آية اللَّه خويى‌، ج 48، ص 540.

اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 503
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست