اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 391
با مسائل «جبر و اختيار» و «عدل» و «حسن و قبح ذاتى» روشن مىگردد.
دكتر «محمّد مصطفى شلبى» (متوفّاى 1401 ق) مىگويد:
«علماى علم كلام اختلاف كردهاند در
اين كه آيا افعال خدا و احكام او داراى فلسفه و علّت مىباشد يا خير؟ و در اين
باره چهار قول وجود دارد:
1. همه اشاعره و يا برخى از آنان معتقدند كه نمىشود براى افعال الهى به دنبال
علّت و هدف بود.
2. فلاسفه نيز تعليل و هدفجويى را در افعال الهى قبول ندارند و دليل اعتقاد
آنان اين است كه معتقدند خداوند در افعالش مختار نيست! و غرض و هدف در كار فاعل
مختار مىآيد.
3. معتزله معتقدند كه افعال اللَّه معلل به اهداف و اغراض است؛ هيچ فعلى از
خداوند بدون هدف نمىباشد.
4. «ماتريديه» [1] كه از
آنها به فقها تعبير مىكنند، معتقدند كه تمام افعال اللَّه معلّل به مصالح است؛
بعضى براى ما واضح و بعضى مخفى مىباشد. ولى نه به اين صورت كه تعليل حكم بر مصلحت
براى خدا واجب باشد كه معتزله معتقدند و اين مسأله فرع بر مسأله حسن و قبح عقلى
است كه معتزله از آن طرفدارى و اشاعره آن را نفى مىكنند. همان گونه كه مسأله
«تعليل» متفرع بر اين مطلب نيز مىباشد كه آيا افعال بندگان مخلوق و آفريده خداست
كه اشاعره به آن معتقدند [كه همان مسأله جبر است] يا مخلوق بندگان است كه معتزله
به آن معتقد مىباشند و يا افعال عباد هم منسوب به قدرت خداوند و هم منسوب به قدرت
بندگان است كه بعضى از متكلّمين آن را پذيرفتهاند.
مسأله اخير، (جبر و اختيار) اوّلين مسألهاى است كه مورد نزاع ميان معتزله و
اهل سنّت [اهل حديث] قرار گرفته است». [2]
البتّه در اينجا جاى بحث و گفتگو درباره نقاط ضعف منطق اشاعره نسبت به نفى
عدالت از خداوند و قول به جبر و همچنين نفى علل و اغراض براى افعال الهى و احكام
شرعى نيست ولى بايد توجّه داشت كه گرفتارى اشاعره در گرداب هولناك جبر و نفى عدل و
فلسفه احكام و افعال از دو جا سرچشمه مىگيرد: نخست فاصله گرفتن از محتواى آيات
قرآن و يا توجيه و تفسير به رأى كردن آن و ديگر گرفتار شدن در اين پندار كه اعتقاد
مزبور به فهم معناى توحيد و تسليم مطلق در برابر اوامر الهى كمك مىكند.
اين در حالى است كه مىدانيم آيات فراوانى از قرآن خداوند را توصيف به حكيم
كرده و حكيم در عرف و لغت كسى است كه افعالش روى حكمت است.
و نيز در آيات قرآن نفى عبث از خداوند شده است كه مفهوم آن نيز چيزى جز وجود
علت و
[1]. اين واژه اشاره به يك مكتب كلامى
است كه مؤسّس آن شخصى به نام محمّد بن محمّد بن محمود ماتريدى سمرقندى (متوفّاى
333) منسوب به «ماتريد» يكى از روستاهاى سمرقند است.