اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 259
«حرام على من لم يعرف دليلي أن يفتي بكلامي؛ بر كسى كه دليل مرا (بر فتوايم) نمىداند، حرام است كه طبق سخن من فتوا
دهد». [1]
و نيز مىگويد: «اذا قلت قولًا يخالف كتاب
اللَّه تعالى و خبر الرّسول فاتركوا قولي؛ هرگاه
فتوايى دادم كه با كتاب خدا و يا خبرى كه از پيامبر صلى الله عليه و آله رسيده
مخالف بود، فتواى مرا كنار بگذاريد». [2]
«إنّما أنا بشر أخطئ و أصيب، فانظروا في رأيي فكلّ ما وافق الكتاب و السنّة
فخذوه و كلّ ما لم يوافق الكتاب و السّنة فاتْركوه؛ من بشرم، گاهى به خطا مىروم و گاه به واقع دست مىيابم، در فتوايم دقت
كنيد، آنچه موافق كتاب و سنّت بود بگيريد و آنچه موافق نبود، ترك نماييد». [4]
امام شافعى مىگويد:
«إذا وجدتم في كتابي خلاف سنّة رسول اللَّه فقولوا بسنّة رسول اللَّه و دعوا ما
قلت؛ هرگاه در كتاب من خلاف سنّت پيامبر صلى الله
عليه و آله را يافتيد، سنّت پيامبر را بگيريد و گفته مرا رها سازيد». [5]
در جاى ديگر مىگويد:
«إذا رأيتمونى أقول قولًا و قد صحّ عن النبى صلى الله عليه و آله خلافه فاعلموا
أن عقلي قد ذهب؛ هرگاه مشاهده كرديد من چيزى را گفتم و از
پيامبر صلى الله عليه و آله خلاف آن رسيده، بدانيد كه عقل خود را از دست دادهام». [6]
احمد حنبل مىگويد:
«لا تُقلّدْنى و لا تُقلِّد مالكاً و لا الشّافعي و لا الأوزاعي و لا الثوري و
خذ من حيث أخذوا؛ از من تقليد مكن، از مالك، شافعى، اوزاعى و
ثورى نيز تقليد مكن بلكه وظيفه و تكليف شرعى خود را از آنجا بگير كه آنها گرفتند». [7]
در جاى ديگر مىگويد:
«رأى الاوزاعي و رأى المالك و رأى أبي حنيفة كلّه رأي و هو
عندي سواء و انّما الحجّة فى الآثار؛ رأى أوزاعى، مالك و ابو حنيفه همه رأى و نزد من مساوى هستند و حجّت اصلى در
آثار و اخبار رسيده (از پيامبر) است».[8]
جمعبندى:
در جمعبندى بايد گفت: گرچه در گذشته از نظر
[1]. «ابن عبد البر» در «الانتقاء فى فضائل الثلاثة الائمة الفقهاء» ص 145، «ابن قيم» در «اعلام الموقعين» ج 2، ص 309 و «ابن
عابدين» در حاشيهاش بر «البحر الرائق» ج 6، ص 293 و در «رسم
المفتى»، ج 7، ص 29 و 30 و «شعرانى» در «العهود المحمّديه»، ص
634 اين جمله را نقل كردهاند.
[2]. «ابن عبد البر» در كتاب جامع بيان العلم و فضله، ج 2، ص 32 و «ابن حزم» در «اصول الاحكام»، ج 6، ص 149 و ايقاظ
الهمم، ص 62 اين سخن را آوردهاند.
[3]. مالك بن انس بن مالك مدنى، فقيه
و يكى از بزرگان است او امام دار الهجرة (مدينه) بوده است. عبد الرزاق درباره او
گفته است: مالك، موثّق، مورد اعتماد، پرهيزكار، فقيه و عالم بوده است. (تهذيب التهذيب، ج 10، ص 7-
5).
[4]. الإحكام (ابن حزم)، ج 6، ص 790؛ تهذيب التهذيب (ابن
حجر)، ج 10، ص 8.
[5]. ذم الكلام، ج 3، ص 47، ح 1؛ تاريخ مدينه دمشق، ابن عساكر، ج 51، ص 386.
[6]. أبو القاسم سمرقندى در امالى آن
را آورده. تاريخ مدينه دمشق، ج 51، ص 387.