اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 175
ب) راههاى غير قطعى دستيابى به سنّت:
گفتيم براى كشف سنّت راههاى غير قطعى نيز وجود دارد كه به خودى خود اعتبار
ندارند، زيرا دليل بر حكم شرعى بايد قطعى باشد و صرف احتمال و گمان در نظر عقل هيچ
گونه ارزشى ندارد. آيات قرآن نيز، ظن و گمان را قابل پيروى نداستهاند:
« «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»*؛ ظنّ و گمان انسان را از فهم حق و حقيقت بىنياز نمىكند». [1]
« «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ
وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا»؛ از آنچه به آن آگاهى ندارى پيروى مكن چرا كه گوش و چشم و
دل همه مسئولند». [2]
ولى اگر اين راههاى غير قطعى، شكل معقولى پيدا كند و دليل قطعى بر اعتبار
داشته باشد، حجّت خواهد بود و در اين صورت عمل به آن، پيروى از ظن نخواهد بود.
طرق غير قطعى معتبر به قرار ذيل است:
1. خبر واحد: خبرى كه راويان آن در هر يك از طبقات يا حتى
در يك طبقه، يك نفر يا بيش از يك نفر باشد، ولى به حدّ تواتر نرسد و قطعآور
نباشد، اصطلاحاً خبر واحد است.
بحث خبر واحد از مهمترين مباحث منابع استنباط است و در حجيّت آن ميان فقها
اختلاف است. سيّد مرتضى و ابن زهره و ابن برّاج و طبرسى و ابن ادريس [3] و از اهل سنّت
قدريه و برخى از ظاهريه [4] منكر حجيّت خبر واحد هستند. شيخ طوسى و غالب بزرگان فقهاى شيعه و همه
اخبارىها و جمهور اهل سنّت، معتقد به حجيّت خبر واحد هستند. [5]
در شرايط حجيّت خبر واحد رأى يكسانى وجود ندارد. قدماى از اماميّه روايتى را
معتبر مىدانستند كه همراه با قرائن صحت باشد اعمّ از قرينه داخلى همانند وثاقت
راوى و يا خارجى همانند وجود روايت در كتاب معتبر و يا تكرار حديث در يك كتاب، و
روايت غير معتبر را روايتى مىدانستند كه همراه با اينگونه قرائن نباشد [6] ولى علماى شيعى
از قرن ششم به بعد برخى شرط حجيّت را عدالت راوىها و برخى وثاقت آنان دانستهاند
كه بر اساس همين عقيده روايات را تقسيم به چهار قسم مىكنند: صحيح، حسن، موثق و
ضعيف.
«روايت صحيح» در نظر اماميّه آن است كه از نظر سند به
وسيله راويان عادل و امامى مذهب به معصوم عليه السلام اتصال پيدا كند. «روايت حسن» آن است كه به
وسيله راوى امامى و خوش نام به امام عليه السلام برسد، بىآنكه تصريح به عدالت، و
وثاقت آنها شده باشد. «روايت موثّق» آن است كه توسّط راوى غير امامى ولى ثقه و قابل اعتماد،
به امام برسد. «روايت ضعيف» آن است كه شروط سهگانه فوق را نداشته باشد. [7]