اسم الکتاب : تعزير و گستره آن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 154
ما سيره مستمرّه اهل شرع و عقلاى اهل عرف است، كه چنين حقّى را براى مادر نيز
قائل هستند. نتيجه اين كه پدر و جدّ پدرى و مادر حقّ تأديب صبى را در جهات سهگانه
دارند.
و امّا معلّم، همان گونه كه در روايت سكونى [1] گذشت [2]، اجمالا چنين حقّى را به هنگام ضرورت دارد. علاوه بر روايت
مذكوره سيره مستمرّه عقلا نيز دليل بر اين حق است. بنابراين در اصل جواز اين كار
بحثى نيست. بلكه بحث در اين است كه آيا معلّم مستقلّا چنين حقّى دارد، و اوّلا و
بالذّات مجاز به اين كار مىباشد؟ يا اين حق بايد از ناحيه ولىّ طفل به او واگذار
شود، و بدون اذن ولى، هر چند اذن ضمنى، مجاز به اين كار نخواهد بود؟
ظاهرا حقّ وى استقلالى نيست، بلكه از طريق ولى و با اجازه وى مىباشد؛ زيرا
سيره عقلا، كه دليل عمده اين مسأله است، به معلّم در صورت اجازه ولى چنين حقّى را
مىدهد؛ هر چند اذن ضمنى باشد. مثل اين كه فرزندش را به معلّم سپرده تا تعليم و
تربيتش را طبق عرف بر عهده بگيرد، و مىدانيم كه تنبيه و تأديب و از جمله
مجازاتهاى بدنى به طور اجمال، از لوازم تعليم و تربيت است. ثمره اين بحث در جايى
ظاهر مىشود كه ولى، معلّم را صريحا از تنبيه بدنى فرزند خود نهى كند، كه در اين
صورت حقّ تنبيه او را ندارد.
نكته مهم اينجاست كه در عصر ما كه سيره تقريبا عوض شده، اذن ضمنى نيز كفايت
نمىكند، بلكه اذن صريح ولى لازم است.
نتيجه اين كه والى و ولىّ طفل و معلّم حقّ تأديب و تنبيه بدنى او را با
[1]. وسائل الشيعة، جلد 18، ابواب بقيّة
الحدود، باب 8، حديث 2.