اسم الکتاب : تعزير و گستره آن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 126
روايت نسبت به آن دلالتى ندارد، بلكه اشعار دارد كه حاكم شرع در حقوق النّاس
نيز حق عفو دارد. نتيجه اين كه روايت مذكور ارتباطى به بحث ما ندارد.
يادآورى: اگر از اشكال مذكور صرف نظر كنيم، روايت در بحث تعزيرات نيز قابل
استدلال مىباشد؛ زيرا در مباحث گذشته مكرّر گفته شد كه حد معناى عامّى دارد، و
اگر به صورت مستقل و بدون كلمه تعزير ذكر شود، اختصاص به حدود شرعى ندارد، و شامل
تعزيرات نيز مىگردد.
علاوه بر اين كه بر فرض خصوصيّت حدود شرعى، امكان الغاى خصوصيّت نيز وجود
دارد.
ادلّه قائلين به عدم تفصيل بين حقوق اللّه و حقوق النّاس
بعضى ديگر براى حقّ عفو حاكم شرع در مطلق حدود به روايت زير استدلال كردهاند:
ابو عبد اللّه البرقى، از بعضى از اصحابش، از يكى از معصومين عليهم السّلام
چنين نقل مىكند:
مردى خدمت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد و اقرار به دزدى كرد.
حضرت فرمود: آيا چيزى از قرآن مىدانى؟ عرض كرد: آرى، مىتوانم سوره بقره را
تلاوت كنم. امام فرمود: دست تو را به سوره بقره بخشيدم. اشعث بن قيس منافق، كه در
مجلس حاضر بود، در اعتراض به اقدام حضرت گفت: آيا حدّى از حدود الهى را تعطيل
مىكنيد؟ امام فرمود:
«و ما يدريك ما هذا؟ اذا قامت البيّنة
فليس للامام ان يعفو، و اذا اقرّ الرّجل
اسم الکتاب : تعزير و گستره آن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 126