اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 49
شده، به
دوردستترين نقاطى كه انديشه انسانى از آن فراتر نتواند رفت، پرواز مىكند.
[1] هنگامى كه براى بيدار كردن ارواح خفته و بىدرد، تازيانه سخن را به
دست مىگيرد و از مرگ و پايان زندگى و سرنوشت اقوام پيشين بحث مىكند، آن چنان
تكان دهنده است كه روح هر انسانى را به لرزه در مىآورد، لرزهاى دردناك و در عين
حال لذّتبخش و بيدارگر. [2] 4- يكى ديگر
از جاذبههاى نيرومند نهج البلاغه همان گونه كه قبلا اشاره شد، اين است كه در هر
مىدانى گام مىنهد چنان حق سخن را ادا مىكند و دقايق را مو به مو شرح مىدهد كه
گويى گوينده اين سخن تمامى عمر را اشتغال به بحث و بررسى روى همين موضوع داشته، نه
غير آن.
هنگامى كه
امام (ع) يك خطبه توحيدى را آغاز مىكند و به شرح اسماء و صفات جمال و جلال خدا مىپردازد،
چهره يك فيلسوف بزرگ الهى در نظر انسان مجسّم مىگردد كه ساليان دراز همه وقت سخن
از توحيد گفته و درهاى گرانبها در اين زمينه سفته و غير از آن گفتارى نداشته است،
نه به سوى تجسّم گام بر مىدارد و نه به سوى تعطيل صفات و آن چنان خدا را معرفى
مىكند كه انسان با چشم دل او را همه جا در آسمانها، در زمين و درون جان خود حاضر
مىبيند و روحش سرشار از انوار معرفت الهى مىگردد.
امّا همين كه
نهج البلاغه را مىگشاييم ناگاه چشم ما روى خطبه جهاد متوقف مىگردد، فرمانده و
افسر شجاع و دلاورى را مىبينيم كه لباس رزم در تن كرده و دقيقترين دستورات و
تاكتيكهاى جنگى را براى افسران و لشكريان خود تشريح مىكند، آن چنان كه گويى در
تمام عمر جز با ميدان جنگ و فنون نبرد سر و كار
[1] خطبه اوّل و خطبه اشباح (خطبه 91) و
خطبههاى فراوان ديگر.