اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 488
سپس در فاصله ميان نماز صبح تا ظهر، پيوسته آنها را دعوت به صلح و اصلاح و
بازگشت به پيمان و بيعت مىكرد. و خطاب به «عايشه» كرد و فرمود: «خداوند در قرآن
مجيد، تو (و ساير همسران پيامبر را) دستور داده است كه در خانههايتان بمانيد (و
آلت دست اين و آن نشويد)! تقواى الهى پيشه كن و به خانهات باز گرد و فرمان خدا را
اطاعت كن! بعد رو به «طلحه» و «زبير» كرد و فرمود: «شما همسران خود را در خانه
پنهان كردهايد، ولى همسر رسول خدا (ص) را به ميدان، در برابر همه آوردهايد! شما
مردم را تحريك مىكنيد و مىگوييد ما براى خونخواهى «عثمان» اين جا آمدهايم و
مىخواهيم خلافت، شورايى شود (در حالى كه مردم انتخاب خود را كرده و خود شما نيز
بيعت نمودهايد)! به «زبير» فرمود: «آيا به خاطر دارى كه روزى در مدينه من و تو با
هم بوديم و تو با من سخن مىگفتى و تبسّمى بر لب داشتى، پيامبر از تو پرسيد آيا
على را دوست دارى؟ تو گفتى چگونه او را دوست نداشته باشم در حالى كه ميان من و او،
هم خويشاوندى و هم محبّت الهى است در حدّى كه در باره ديگرى نيست! در اين جا
پيامبر (ص) فرمود: تو در آينده با او پيكار خواهى كرد، در حالى كه ظالم هستى! تو
گفتى پناه مىبرم به خدا از چنين كارى»! باز هم على (ع) به نصيحت ادامه داد و به
پيشگاه خداوند عرضه داشت:
«خداوندا من بر اينان اتمام حجّت كردم
و مهلتشان دادم تو شاهد و گواه باش!» سپس قرآن را گرفت و به دست «مسلم مجاشعى» داد
و فرمود: «اين آيه را براى آنها بخوان: «وَ
إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما»، اگر دو گروه از مؤمنان با هم پيكار كنند در ميان آنها صلح
برقرار سازيد». [1] او به
لشكرگاه دشمن نزديك شد و قرآن را به دست راست گرفت و آيه را خواند. آنها حمله
كردند و دست راست او را قطع نمودند. قرآن را به دست چپ داد، دست چپش را قطع كردند.
با دندان گرفت او را كشتند. اين جا بود كه على (ع) فرمود: «هم اكنون