اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 129
هم نيست. چرا كه ابديّت به معنى بىانتها بودن است و چيزى كه بىانتهاست،
نامحدود است و نامحدود آغازى ندارد بنا بر اين آنچه ابدى نيست ازلى هم نخواهد بود.
اين سخن را به تعبير ديگرى مىتوان بيان كرد و آن اين كه اگر جهان ازلى باشد و
در حال فرسودگى، بايد اين فرسودگى عمر جهان را پايان داده باشد، چرا كه بىنهايت
فرسودگى، مساوى است با عدم.
باز به تعبير ديگر مطابق آخرين نظريات علمى، جهان مادّه به سوى يكنواختى
مىرود. اتمها تدريجا متلاشى و مبدّل به انرژى مىشوند و انرژيها به سوى يكنواختى
پيش مىروند (درست مثل اين كه شعله آتشى در اتاقى روشن كرده باشيم مادّه آتشزا تبديل
به حرارت مىشود و حرارت در فضاى اتاق تدريجا پخش مىگردد و به صورت يكنواخت و
بىتفاوت در مىآيد).
هر گاه بىنهايت زمان بر جهان گذشته باشد، بايد اين حالت- تبديل تمام موادّ به
انرژى و انرژيهاى فعّال به صورت انرژى يكنواخت و مرده- حاصل شده باشد.
ولى به هر حال مفهوم اين سخن آن نيست كه زمانى بوده كه خداوند هيچ مخلوقى
نداشته است و ذات فيّاض او بىفيض بوده است، بلكه به عكس مىتوان گفت: خداوند
هميشه مخلوقى داشته، امّا اين مخلوقات دائما در تغيير و تبديل بودهاند و مجموع
اين مخلوقات، وابسته به ذات پاك او بوده و يا به تغييرى ديگر حدوث ذاتى داشتهاند
نه حدوث زمانى. زيرا براى مجموع، حدوث زمانى تصوّر نمىشود. (دقّت كنيد). و اين كه
در روايات آمده: «كان اللّه و لا شيء معه، خداوند هميشه بوده و چيزى با او نبوده
است» [1] منظور
آن است كه با ذات پاكش همراه نبوده، بلكه مخلوق او بوده است. (دقّت كنيد)
[1] توحيد صدوق، صفحه 66. شبيه به
همين مضمون در صفحات 145 و 226 نيز آمده است.
اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 129