اسم الکتاب : اسلام و كمكهاى مردمى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 133
مىفرمايد: آنها كسانى هستند كه اگر انفاقى مىكنند به خاطر تظاهر و نشان دادن
به مردم و كسب شهرت و مقام است، و هدف آنها خدمت به خلق، و جلب رضاى خالق نيست؛ به
همين دليل، در موارد انفاق، پايبند استحقاق طرف نيستند، بلكه دائماً در اين فكرند
كه چگونه انفاق كنند تا بيشتر بتوانند از آن بهرهبردارى به سود خود نموده، و
موقعيّت خودرا تثبيت كنند، زيرا آنها ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارند؛ به همين
جهت، در انفاقهايشان انگيزه معنوى نيست.
«وَمَن يَكُنِ
الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَآءَ قَرِينًا»- آنها شيطان را دوست و رفيق خود انتخاب كردند و كسى كه چنين باشد، بسيار بد
رفيقى براى خود انتخاب كرده و راهى بهتر از اين نخواهد پيمود، چون منطق و برنامه
آنها همان منطق و برنامه رفيقشان شيطان است؛ او است كه به آنها مىگويد انفاق
خالصانه موجب فقر مىشود (الشّيطان يعدكم الفقر[1]) و بنابراين، يا انفاق نمىكنند و بخل مىورزند (چنانكه در
آيه قبل اشاره شد) و يا اگر انفاق كنند در مواردى است كه از آن بهرهبردارى شخصى
خواهند كرد (چنانكه در اين آيه اشاره شده است).
از اين آيه ضمناً استفاده مىشود كه يك همنشين بد تا چه اندازه مىتواند در
سرنوشت انسان مؤثّر باشد، تا آنجا كه او را به آخرين درجه سقوط بكشاند، و نيز از
آن استفاده مىشود كه رابطه «متكبّران» با شيطان (و اعمال شيطانى) يك رابطه مستمر
است نه موقت و گاهگاهى، چون مىفرمايد شيطان را قرين و رفيق و همنشين خود انتخاب
كردهاند.