اسم الکتاب : آيات ولايت در قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 295
نصيب من شده، بالاتر از افتخار توست.
على عليه السلام كه از كنار آنها عبور مىكرد و سخنان آنها را شنيد، به نزد
ايشان رفت، و پس از سلام و اداى احترام، اجازه خواست سخنى بگويد، اجازه سخن داده
شد.
حضرت فرمود: «خداوند افتخارى به من عنايت كرده كه از همه افتخارات بالاتر و
نصيب هيچ كس نشده است!»
گفتند: آن چيست؟
فرمود: من قبل از همه شما ايمان آوردم، و به خاطر رضاى خداوند قبل از همه هجرت
كردم، و در راه خدا با مال و جانم جهاد نمودم! و شما و امثال شما، به بركت جهاد من
و امثال من مسلمان شديد و اسلام را پذيرفتيد! بنابراين بالاترين افتخار «سِقايَةَ الْحاجِ» يا «عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» نيست، بلكه «ايمان به خدا» و «هجرت در مسير رضاى او» و «جهاد در راه او»
بالاترين افتخار است.
عبّاس عموى پيامبر و على عليهما السلام، با شنيدن اين سخن خشمگين و ناراحت شد
و به خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم رسيد، و ماجرا را براى آن حضرت
بيان نمود و از على شكايت كرد، كه وى مقام و موقعيّت مرا زير سؤال برده است.
پيامبر شخصى را به دنبال على عليه السلام فرستاد، وقتى على به خدمت پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم رسيد، حضرت از او توضيح خواست و فرمود: چه گفتهاى كه عمويت
عبّاس را عصبانى كردهاى؟
على عرض كرد: سخن حقّى گفتهام، عمويم از سخن حقّ من ناراحت شده است، سپس آنچه
اتّفاق افتاده بود را براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بازگو كرد.
ضمناً اين نكته را يادآور شد كه من در مقام تعريف و تمجيد از خود نبودم، بلكه
مىخواستم به آنها بگويم «سقاية الحاج» و «عمارة المسجد الحرام» بالاترين
افتخارات نيست و افتخاراتى بالاتر از آن هم وجود دارد. در اين هنگام آيه سقاية
الحاج نازل شد و خداوند سخن على عليه السلام را تأييد كرد. [1]
شأن نزول فوق حدّ اقل در دوازده كتاب معروف اهل سنّت، كه پيرامون تفسير