اسم الکتاب : حكمت نامه لقمان المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 31
شستشو نديد. وى، داراى ژرفايى نگاه و احتياط در كار بود. از ترس گناه، هيچگاه براى چيزى نخنديد و هرگز خشم نگرفت و با كسى شوخى نكرد و اگر چيزى از امور دنيا به او رسيد، خوشحالى نكرد و براى از دست دادنش غمگين نشد. با زنانى ازدواج كرد و فرزندان زيادى نصيبش شد و پيش از وى داغ آنان بر دلش نشست و بر مرگ هيچ كدام نگريست. هرگاه با دو نفر متخاصم و يا جنگنده برخورد كرد، ميان آنها سازش و دوستى ايجاد كرد و هر وقت سخن كسى را كه از آن، خوشش مىآمد شنيد، از تفسير آن پرسيد و اين كه آن را از چه كسى ياد گرفته است. با فقيهان و حكيمان، فراوان همنشينى مىكرد و به قاضيان و فرمانروايان و پادشاهان، سر مىكشيد و به قاضىها دلسوزى و با فرمانروايان و پادشاهان، به جهت بى توجهىشان به خدا و بى خيالىشان در اين باره، از سر مهر برخورد مىكرد. عبرت آموخت و آنچه را كه با آن مىتوان بر نفسْ فائق آمد، آموخت و به وسيله آن، با هوسش مبارزه كرد و به كمك آن، از شيطان، دورى نمود. با انديشه، قلبش را و با عبرتها، جانش را درمان كرد و به سوى جايى كوچ نمىكرد، مگر آن كه سودى داشته باشد. به اين جهت بود كه حكمت داده شد و عصمت بخشيده شد.[1]
گفتنى است كه اين روايات با هم اختلافى ندارند؛ زيرا هر يك به بخشى از مقدّمات حكمت حقيقىاى كه نصيب لقمان شد، اشاره مىكنند و به سخن ديگر، همه اين اقدامات، در پيدايش نور حكمت كه خداوند متعال به لقمانْ عنايت نمود نقش دارند.
[1] تفسير القمّى: ج 2 ص 162، بحار الأنوار: ج 13 ص 409 ح 2.
اسم الکتاب : حكمت نامه لقمان المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 31