اسم الکتاب : پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 65
7. علم، به مفهوم پيش گفته، تنها با ايمان به توحيد و نبوّت عامّه تو أم نيست؛ بلكه با ايمان به نبوّت خاصّه نيز همراه است؛ يعنى وقتى انسان به بصيرتِ علمى دست يابد و در پرتو نور معرفت و از طريق ملاحظه آثارِ وجود، خدا را مشاهده كند، بر اساس همان بصيرتِ علمى و در پرتو همان معرفت و از طريق ملاحظه آثار نبوّت، به راحتى مىتواند فرستادگان حقيقىِ خدا را بشناسد. منتها، اين رؤيت و بينش، گاهى به مرتبهاى از قوّت مىرسد كه انسان، با بينش قلبىِ خود، نور نبوّت را در شخص رسول مشاهده مىكند، چنان كه امام على عليه السلام در پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مشاهده كرد؛ آن جا كه مىفرمايد:
أرى نورَ الوَحي وَالرِّسالَةِ، و أشَمُّ ريحَ النُّبُوَّةِ.[1]
من نور وحى و رسالت را مىبينم و شميم نبوّت را مىبويم.
چنين معرفتى را معرفت قلبى و كشف و شهود باطنى مىگويند.
گاهى هم، رؤيت و بينش به اين مرتبه ترقّى نمىكند؛ بلكه انسان با بينش عقلى، آثار و نشانههاى نبوّت را در شخص فرستاده الهى ملاحظه مىكند. چنين معرفتى را معرفت و شناخت عقلى مىنامند.
اين هر دو نوع معرفت، از ديدگاه قرآنى، شناخت علمى هستند و به بصيرت علمى نسبت داده مىشوند.
معرفت قلبىِ نبى، از ديدگاه غزالى
غزالى معتقد است كه بهترين و قطعىترين راه شناخت پيامبران، شناخت قلبى و كشف و شهود باطنى است.[2] واقعيت هم همين است؛ زيرا كسى كه با بصيرت قلبىِ خويش مىبيند و از طريقهاى آسمانى، نبوّت محمّد صلى الله عليه و آله را ملاحظه مىكند، علاوه بر بىنياز بودن از هر گونه دليلى براى اثبات نبوّت وى، به بالاترين درجات معرفت و بصيرت نيز ارتقا مىيابد.