اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى المؤلف : صفره، حسين الجزء : 1 صفحة : 42
انصارى و آخوند خراسانى، از شخصيتهاى فقهى و اصولى كم نظير در تاريخ تشيّع اند كه هر يك در رشد موقعيت سياسى و اجتماعى شيعه و تحرّك اعتقادى نيروى مذهبى سهيم بودند و سبب شدند كه جايگاه علمى تشيّع در دوران قاجار، از جهت كمّيت و كيفيت (حضور قدرت مذهب در تحوّلات اجتماعى)، در نقطهاى برتر نسبت به گذشته تاريخى خود قرار گيرد.[1]
4. شيخيگرى
يكى ديگر از جريانهاى فكرى و فرهنگىاى كه حدوداً در اواسط قرن سيزدهم ظهور كرد، شيخيه يا كشفيه است. شيخيه به پيروان شيخ احمد احسايى (م 1241 ق) اطلاق مىشود. وجه نامگذارى كشفيه نيز، كشف و الهامى است كه او و پيروانش براى او ادّعا مىكنند.[2]
شيخ احمد احسايى، در رجب سال 1166، در احساء به دنيا آمد. اجداد او از اهل سنّت و جماعت بودهاند. وى، دوران كودكى ممتازى براى خود بازگو مىكند، چنان كه در پنج سالگى از خواندن قرآن، فارغ مىشود، همواره در حال تفكّر و مشغول ذكر است، در بازى با كودكان، تنها جسمش شركت دارد، در تنهايى به نظر عبادت به جهان مىنگرد و به ياد گذشتگان عالم، مىگِريد.[3]
شيخ، در بيست سالگى مقدّمات عربى را آموخت. سپس به كربلا و نجف مهاجرت كرد و در درس سيّد بحر العلوم و وحيد بهبهانى و ديگر عالمان بزرگ، شركت جست. پس از ترك عراق به علّت شيوع طاعون و اقامت چهار ساله در بحرين، در سال 1212 ق، دوباره به كربلا بازگشت و پس از ملاقات با رئيس