اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى المؤلف : صفره، حسين الجزء : 1 صفحة : 32
اصحاب اخبارى ما ساده و كُند ذهن و از زيركى كمبهرهاند و درباره آنچه از احاديث كه مىشنوند، به طور سطحى برخورد مىكنند و سند آنها را مورد بررسى قرار نمىدهند ....[1]
برخى، اين مرحله از نگرش اخبارى را، سطحى از تفكّر فقهى مىدانند، نه يك جهتگيرى خاص كه مسلك ويژهاى در استنباط دارد.[2]
مرحله دوم: اخباريه جديد
اين مرحله از اخباريگرى، در اوايل قرن يازدهم به وسيله ملّا محمّد امين استرآبادى (م 1036) آغاز شد. شيخ يوسف بحرانى، درباره او مىگويد:
او اولين كسى است كه باب طعن و بدگويى نسبت به مجتهدان را گشود و تقسيم بندى اخبارى و مجتهد را به وجود آورد.[3]
علّامه محمّد رضا مظفّر كه اين مرحله را ورود «اخباريه جديد» مىنامد، در بيان بازتاب اين حركت مىگويد:
عكس العمل آن، اين است كه مردم، يكسره از اعتماد به عقل و تفكّر فلسفى روى مىگردانند و در هر چيزى راه تعبد به ظواهر شرع (به معناى اكتفا كردن به اخبارى كه در كتابهاى مورد وثوق، وارد شده است) را در پيش مىگيرند، آن هم با جمود بر ظواهر آن اخبار.[4]
تفكّر اخبارى، از دهه چهارم قرن يازدهم، در نجف و ساير مراكز علمى بين النهرين نفوذ كرد و به زودى بسيارى از عالمان اصولى را تحت تأثير خود قرار داد و مورد پيروى بيشتر فقهاى آن ديار، قرار گرفت. در ايران نيز از اواسط قرن يازدهم،