اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى المؤلف : صفره، حسين الجزء : 1 صفحة : 120
كتابخانه آية اللَّه مرعشى در سال 1370 ش، به چاپ رسيده است.
3. تفسيرالشيخ أحمد، از احمد بن حسن حرّ عاملى، معروف به «شيخنا» (م بعد از 1120 ق). روش اين تفسير، اخبارى است.[1]
4. الأمان من النيران فى تفسير القرآن، از ميرزا عبد اللَّه بن عيسى افندى (م 1130 ق).
اين كتاب، بيشتر اخبار روايت شده از اهل بيت عليهم السلام در تفسير قرآن را در بردارد.[2]
5. أنوار الهداية فى التفسير بالرواية، از على بن حسين كربلايى (زنده در 1136 ق).
اين كتاب، در سه فصل، ترتيب يافته است. فصل اوّل، در تفسير آيه: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ».[3]
فصل دوم، در تفسير آيه «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ».[4]
فصل سوم، در بيان علوم دينى و نقل پارهاى از سخنان شيخ بهايى در اربعين وى. نسخهاى از اين كتاب در كتابخانه آستان قدس رضوى در مشهد مقدّس، موجود است.[5]
6. مرآة الأنوار و مشكاة الأسرار، از ملّا ابو الحسن بن محمّد طاهر عاملى غروى اصفهانى (م 1140 ق). مؤلّف، از اجداد صاحب جواهر و خواهرزاده مير محمّد صالح خاتون آبادى است. او در اين كتاب، تنها به آنچه در متون روايات آمده، بسنده كرده و جز بخشى از مقدّمات آن به انجام نرسيده است كه آن هم در يك مجلّد، به چاپ رسيده است.[6]
7. صوافى الصافى بختيارى، از يعقوب بن ابراهيم بختيارى (م 1147 ق). كتاب، گزيدهاى از الصافى فيض كاشانى در يك مجلّد بزرگ است.[7]