اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 82
با دقّت در اين چند روايت، به اين نتيجه مىرسيم كه اگر كسى مىخواهد صفت عفاف را در خود ايجاد كند، بايد بعضى زمينهها را نيز براى خويش فراهم سازد، مانند حيا، كه عفّت، بدون آن، اصلًا امكان تحقّق ندارد.[1] بررسى دقيق چنين شبكه معنايى، كار گستردهاى محسوب مىشود كه در نوشتار حاضر نمىگنجد و اين چند سطر نيز براى نمونه ذكر شد.
دسته سوم
، رواياتى هستند كه مستقيماً به جنبههاى كاربردىترى اشاره دارند؛ چرا كه پيشوايان معصوم، محدوديتهاى رفتارى ما را به خوبى مىدانستند، لذا در مواردى، پا را از حوزه گزارههاى توصيفى و ارشادى، فراتر گذاشتهاند و به تبيين آثار و پيامدها نيز پرداختهاند. براى نمونه، روايتى از حسن بن جهم است كه مىگويد: امام رضا عليه السلام را ديدم كه خضاب كرده بود. به ايشان عرض كردم: «جانم فدايتان! خضاب نمودهايد؟». فرمودند: «بله، چرا كه آراستگى شوهر در افزايش عفّت همسرش مؤثّر است و به درستى كه زنان، وقتى شوهران خويش را ژوليده مشاهده كنند، دست از عفّت خويش برمىدارند».[2] در اين روايت، به يك نكته روانشناختىِ «روابط بينشخصى» اشاره شده است و آن اين كه بخشى از عفّت، توسّط رفتار اطرافيان شخص، تأمين مىشود؛ يعنى فراهم كردن محيطى كه شخص، براى ارضاى نيازهايش مجبور نشود به محيطهاى نامحرم متوسّل شود. شبيه اين مضمون را حضرت على عليه السلام در ضمن يك نكته تاريخى بيان كردهاند:
زنان بنىاسرائيل، از حريم عفّت خويش خارج شدند و علّت آن، كمتوجّهى شوهرانشان به آراستگى خويش بود.[3]