اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 49
هوش و موفّقيت
دكتر مهرداد افتخار (روانپزشك)
از ديرباز، هوش، به عنوان يكى از عوامل مؤثّر بر موفّقيت فرد در زندگى، مطرح بوده است؛ ولى مسئله مهم، اين است كه بهره هوشى،[1] تعيين كننده
[1]. بهره هوشى يا هوشْبهر يا«I .Q » يا همانtneitouQ ecnegil letnI اصطلاحى است كه پيشاز مطرح شدن نظريه هوش هيجانى، در مورد معدّل هوشى هر فرد به كار مىرفت. بهره هوشى از طريق يافتن نسبت ميان سنّ عقلى( هوش منطقى) و سنّ تقويمى فرد، محاسبه مىگردد و فرمول آن، چنين است: بهره هوشى/ 100* سنّ تقويمى سنّ عقلى
روانشناسان، پيش از نظريه هوش هيجانى، هوش را تركيبى از هفت استعداد ذهنىِ موروثى( ثابت) مىدانستند كه عبارتاند از: توانايى فهميدن معانى الفاظ، توانايى يادآورى آسان الفاظ يا تركيبات، توانايىهاى عددى- رياضى، توان تصوّر بينايى- مكانى( تصوّر روابط مكانى اشيا و اشكال و حكم كردن درباره آنها)، سرعت ادراك يا شناخت جنبههاى همانندى و ناهمانندى اشيا، توان حفظ كردن و يادآورى كلمات و اشكال و ارقام، و توان استدلال استقرايى( كشف روابط يا قواعد و قوانين حاكم بر يك سلسله اشيا و ...).
روانشناسان، با به دست آوردن ارقام استاندارد( يا ميزان عادى و معمولى) براى هر يك از اين توانايىها در هر سنّى از طريق مجموعهاى از آزمونها، توانستند به معدّل هوش يا همان سنّ عقلى فرد، دست پيدا كنند. كسى كه آزمون مربوط به اين هفت استعداد را بهتر از هم سن و سالهاى خود پاسخ دهد، سنّ عقلى او بالاتر از سنّ تقويمى اوست. مثلًا اگر دوازده ساله باشد و از عهده پاسخگويى به پرسشنامه چهارده سالهها بر آيد، سن عقلى او« چهارده سال» است.( ر. ك: روانشناسى عمومى، على اكبر شعارى نژاد، تهران: دانشگاه علّامه طباطبايى، 1367، ص 512- 524).[ ويراستار علمى]
اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 49