اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 151
التهابهاى جنسى را افزايش مىدهد و با خارج كردن ميل جنسى از تعادل و مسير طبيعىاش، آن را به صورت يك عطش روحى و يك خواست سيرىناپذير و اشباع نشدنى، در شكل و تنوّع فراوان درمىآورد.
غريزه جنسى، غريزهاى نيرومند، عميق و پردامنه است كه هرچه انسان به آن ميدان بيشترى بدهد، آتش آن، شعلهورتر مىگردد، نه خاموشتر. مثل افراد آزمندى كه هرچه پول بيشترى به دست بياورند، حريصتر مىشوند.
تاريخ، از آزمندىهاى جنسى، بسيار ياد مىكند. پادشاهان، از نظر حسّ تصرّف و تملّك زيبارويان، در هيچ نقطهاى متوقّف يا سيراب نشدهاند. صاحبان حرمسراها، هر روز در پى شكاركردن شكار ديگرى براى خود بودهاند.
اسلام، به قدرت شگرف اين غريزه، توجّه كامل كرده و هشدارهاى زيادى درباره خطرناك بودن نگاه جنسى بىضابطه و خلوت كردن پسر و دختر با هم و معاشرتهاى كنترل نشده آنان مىدهد. از طرفى ديگر، تدابيرى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده و براى هر يك از دو جنس، تكليفها و مقرّراتى معين نموده است. به عنوان نمونه، قرآن كريم مىفرمايد:
به مردانْ بگو چشمها از نگاه ناروا بپوشانند و اندام خود را پوشيده دارند و به زنان نيز بگو تا چشمها از نگاه ناروا باز دارند و اندام خود را بپوشانند.[1] آيين ما از ما مىخواهد كه انديشهمان را هوسآلود نكنيم، خيال گناه را در ذهن خود نپروريم، به نامحرمانْ خيره نشويم و دزدانه نگاه نكنيم، به قصد لذّتهاى جنسى، به نامحرمى ننگريم و با چنين قصدى به معاشرتهاى اجتماعى قدم نگذاريم.